سفرنامه استانبول زیبا

4.3
از 27 رای
تقویم ۱۴۰۳ لست‌سکند - جایگاه K - دسکتاپ
سنگفرش‌ هایی که هیچوقت برای ایرانیان تکراری نمی شود! +تصاویر

bn10.jpg

 

سفر همون هیچه ، همون هیچی که وقتی بهت میگن چی حالتو خوب میکنه میگی هیچی.

با سلام خدمت تمام لست سکندی های عزیز.من و آقای همسر در طول سه سالی که از ازدواجمان میگذرد سفرهای داخلی زیادی به نقاط مختلف کشورمون داشتیم.اینبار تصمیم داشتیم برای اولی بار به یک سفر خارجی برویم(البته سفر به وان رو سفر خارجی به حساب نمیارم)و از آنجایی که من همیشه دوست داشتم اولین سفر خارجی که میرم استانبول باشه به این صورت مقصد ما مشخص شد!

به طور اتفاقی با سفرنامه های لست سکند آشنا شدم واین آشنایی همان و خواندن همه سفرنامه های استانبول همان ! بنابراین با آشنایی نسبی که به مکانهای دیدنی و مراکز خرید پیدا کرده بودم برنامه دقیقی بدون نیاز به تورهای داخلی آماده کرده بودم.حالا فقط مانده بود پیدا کردن تور استانبول ارزان در زمان مناسب برای سفر که مهر ماه رو انتخاب کرده بودیم برای اینکه هم تعداد مسافرا کمتر باشه و هم هوا خوب شده باشه.توری انتخابی برای 5 شب و 6 روز به تاریخ 6 مهر تا 11 مهر و هتل آلفا در منطقه آکسارای به مبلغ نفری 4 میلیون تومان از آژانس بود. برای ما که از شیراز میخواستیم تا فرودگاه امام با ماشین خودمون بریم این بهترین زمان بود چون روز قبل و بعد از تور جمعه بود و نیازی به مرخصی بیشتر نبود .

از مسافرت قبلی به وان که خرداد ماه داشتیم مقداری لیر برایمان مانده بود مقداری دلار هم خریداری کردیم.در آن زمان لیر 2هزار تومان بود .چمدانهایمان را بستیم و روز جمعه عصر به سمت اصفهان حرکت کردیم.از آنجایی که تا تهران مسیر یکنواخت و خسته کننده ای رو پیش رو داشتیم تصمیم گرفتیم شب رو اصفهان با برادرم و خانمش که برای مسافرت به آنجا رفته بودند، بگذرانیم .چون پرواز ما شنبه عصر بود صبح شنبه به سمت فرودگاه حرکت کنیم.

روز اول: صبح بعد از صرف صبحانه و خداحافظی با برادرم و خانمش اصفهان را ترک کردیم و به سوی فرودگاه امام راه افتادیم.جاده خسته کننده ای بود ولی شوق سفر و صحبت درباره برناممون باعث شد زیاد به چشم نیاد .ساعت 4 به فرودگاه رسیدیم و به پارکینگ 3 رفتیم هزینه پارکینگ برای هر شب 22 هزار تومان بود .به سمت سالن ورودی رفتیم اولین کار پرداخت عوارض خروج از کشور بود که برای ما نفری 330 هزار تومان شد و سپس طی کردن مراحل تحویل بار و گرفتن کارت پرواز . سرانجام هواپیما ساعت 18:40 بدون تاخیر از زمین بلند شد.شام برنج و مرغ به همراه مخلفات وبعد از آن چای بود .

عکس شماره 1 :نمایی از شهر استانبول از داخل هواپیما

1.jpg

دو ساعت و نیم بعد به فرودگاه استانبول رسیدیم . بعد از دریافت بار برای پیدا کردن ترانسفر راهی شدیم.به فاصله نیم ساعت سه هواپیما ایرانی به زمین نشستند و همه ترانسفرشون یکی بود بعد از کلی معطلی و ایستادن همه جمع شدن و به سمت ون ها حرکت کردیم. اول بقیه مسافرا را در منطقه تکسیم پیاده کرد و به سمت آکسارای حرکت کرد. میانه های راه بود که تور لیدر گفت هتل آلفا جا نداده و شمارو به یه هتل در سطح اون به نام گرند بسفر میبریم .حالمون گرفته شد و اعتراض کردیم ولی تور لیدر که به خاطر اینکه هیچکس ازش توری نخرید اصلا برخورد خوبی نداشت و گفت همینی که هست. مارو به هتل رسوند.اتاق ما یه اتاق سه تخته بسیار کوچک ولی تمیز بود. ساعت از یک گذشته بود و ما خیلی خسته بودیم ناچار قبول کردیم و ادامه بحث را به فردا گذاشتیم.

 

روز دوم: ساعت 8 صبح بیدار شدیم و برای صرف صبحانه به رستوران هتل رفتیم. صبحانه تقریبا کامل بود و تنها عیبش نداشتن نیمرو بود.پس از صرف صبحانه و انجام مکاتبات با آژانس قرار شد به ما خبر بدن علت تعویض هتل چی بوده.کمی منتظر ماندیم ولی خبری نشد و من حسابی ناراحت و عصبانی شده بودم گرچه به نسبت هتلی که مارو جا داده بودند هتل خوبی بود ولی من میخواستم همان هتلی که خودم رزرو کرده بودم برویم.آقای همسر تمام تلاشش رو کرد که من رو آروم کنه و موفق هم شد. بنابراین خودم را به بی خیالی زدم و برای شروع یک روز عالی آماده شدیم.

 امروز اولین روز سفر ما بود و من کلی هیجان داشتم برای دیدن استانبول زیبا.برنامه اول ما دولما باغچه بود .برای گرفتن استانبول کارت و رفتن به کاباتاش راهی ایستگاه مترو شدیم که البته بعد فهمیدم ازایستگاه تراموا که یک دقیقه تا هتل فاصله داشت میتوانستیم مستقیم به کاباتاش برویم .به ایستگاه که رسیدیم جهت خرید استانبول کارت به کمک یکی از شهروندان و از طریق دستگاه به مبلغ 6 لیر خریداری و مقداری هم شارژ کردیم که البته کار بسیار ساده ای بود.برای رفتن به کاباتاش ازآکسارای از طریق مترو باید چند خط عوض میکردیم.

به دولما باغچه رسیدیم نمای بیرونی کاخ بسیار زیبا بود بلیط کاخ را به مبلغ180 لیر برای دو نفر خریداری کردیم و وارد شدیم .جالب بود ولی به نظر من در مقایسه با کاخ های ایران حرفی برای گفتن نداشت ولی از نمای بیرونی کاخ و محوطه آن خوشمان آمد و کلی عکس گرفتیم.

عکس شماره 2 و 3 :کاخ دولما باغچه

2.jpg3.jpg

پس از دو ساعت گشت و گذار راهی اسکله شدیم در بین راه از دکه های بلوط فروش بلوط به مبلغ 15 لیر گرفتیم که طعم خوبی داشت و پیشنهاد میکنم حتما امتحان کنید.

عکس شماره 4 : دکه بلوط فروشی

4.jpg

برنامه بعدی تور تنگه بسفر بود بلیط را برای دو نفر به مبلغ 50 لیر و برای ربع ساعت بعد خریداری کردیم .کشتی آمد و ما سوار شدیم نزدیک ظهر بود ولی آفتاب اصلا اذیت کننده نبود و نسیم فرح بخشی می وزید .تور بسیار دلپذیری بود که تقریبا نما کلی از استانبول را به ما نشان میداد.نمای دولما باغچه از آن زاویه بسیار باشکوه بود.

عکس 5 تا 7 : نمای شهر از تنگه بسفر

5.jpg6.jpg7.jpg

یکساعت و نیم از دیدن مناظر اطراف لذت بردیم و به اسکله برگشتیم.پیاده شده و به سمت میدان تکسیم رفتیم .در کنار یادگار جمهوریت عکسی به یادگار گرفتیم و چون گرسنه بودیم رفتیم برای اولین ناهار کباب ترکی بخوریم.همان ابتدای خیابان استقلال پر بود از مغازه هایی که دونر کباب میفروختندو همه هم قیمتهای یکسانی داشتند.از یکی از آنها دو عدد کباب ترکی خریدیم.قیمت کباب ترکی مرغ 10 لیر و گوشت 15 لیر بود. خوشمزه بود و حسابی چسبید.

عکس شماره 8: یادگار جمهوریت

Ysj9Y8Y6zvgmW5jwBUAfPB4hzWxTf2PB09CtmfLD.jpg

عکس 9 : مغازه کباب ترکی

9.jpg

بعد از آن  شروع به قدم زدن در خیابان استقلال کردیم تا انتهای خیابان که برج گالاتا و مقصد بعدی ما بود کردم.سرتاسر خیابان پر از جمعیت بود که در حال رفت و آمد بودند و گروه های موسیقی که در جای جای خیابان به هنرنمایی مشغول بودند.

عکس شماره 10 : نمایی از خیابان استقلال

12.jpg

عکس شماره 11 : مغزه باقلوا فروشی در خیابان استقلال

10.jpg

 عصر دل انگیزی بود و ما به کافه ای رفته و چای در فنجانهای کمر باریک خوردیم و در صف برای رفتن به بالای برج ایستادیم.صف بسیار طولانی بود ما بیش از یک ساعت و نیم نوبتی در صف ایستادیم گویی همه توریست ها آمده بودند تا غروب را از بالای برج تماشا کنند.

عکس شماره 13 : برج گالاتا

K6ThrD6GDrGxHdjOawJQrXcWlx0F1Het5iLqbi5G.jpg

بالاخره انتظار تمام شد و بعد از خرید بلیط به مبلغ 70 لیر ، به سمت آسانسور رفته و به بالای برج رفتیم. خیلی شلوغ بود به طوری که اصلا نمیشد حرکت کرد. ما هم گوشه ای ایستاده و غروب را با منظره تنگه بسفر تماشا کردیم. بعد از یکساعت که به زحمت از میان جمعیت رد میشدیم یک دور کلی زدیم و به سمت پایین رفتیم.حسابی خسته شده بودیم و آقای همسر دچار کمردرد شده بود .بنابراین تصمیم گرفتیم که به سمت پل گالاتا برویم و کنار ساحل کمی استراحت کنیم.

عکس شماره 13: نمای تنگه بسفر از بالای برج13.jpg

 

عکس شماره 14 : پل گالاتا

14.jpg

 روی نیمکتی نشستیم واز هوای بی نهایت مطبوع و خنکای نسیمی که میوزید به همراه موسیقی که توسط خواننده ایرانی در فاصله ای نزدیک اجرا میشد لذت بردیم.دو ساعتی آنجا بودیم و از میوه ها و تنقلاتی که داشتیم خوردیم و به سمت آکسارای حرکت کردیم شام را در شعبه مک دونالد دو عدد ساندویچ به همراه نوشابه به مبلغ 32 لیر خریدیم و خوردیم.به هتل رفتیم و بلافاصله خوابیدیم.

روز سوم:بعد از صرف صبحانه دوباره با آژانس و تور لیدر تماس گرفتیم بعد از کلی معطلی به ما گفتن که امکان جابجایی وجود ندارد.من هم سعی کردم خونسردی خودمو حفظ کنم و نگذارم این مساله به سفرمون لطمه بزنه پس موضوع هتل همینجا تموم شد.به سمت محله سلطان احمد حرکت کردیم .

از آنجایی که ایستگاه تراموا بسیار به هتل نزدیک بود رفت و آمد به اکثر مناطق برامون آسان کرده بود.ابتدا به سمت کاخ موزه توپکاپی رفتیم .بلیط را که برای بازدید کل مجموعه به مبلغ نفری 72 لیر خریداری کردیم که شامل حرمسرا نمیشد  و برای آن باید بلیط جداگانه تهیه میشد.موزه توپکاپی اشیا جالب و البته عجیبی که باورش سخت بود داشت از عصای حضرت موسی گرفته تا شمشیر حضرت علی و موی پیامبر. بعد از دو سه ساعت بازدید از کل باغ و موزه ها به سمت ایاصوفیه رفتیم تا از این بنای با عظمت بازدید کنیم.بلیط را به مبلغ نفری 72 لیر خریداری کردیم وارد محوطه شدیم دقایقی در کافه نشستیم و چای خوردیم و رفع خستگی کردیم.بعد از آن ازمسجد بازدید کردیم.

عکس شماره 15 : نمایی از داخل مسجد ایا صوفیه

15.jpg

از ظهر گذشته بود و ما به دنبال محلی برای خوردن ناهار بودیم که با دیدن قیمت های بالای رستوران ها قید خوردن ناهار رو زدیم و دو عدد سیمیت به مبلغ 4 لیر خریدیم و خوردیم.پیشنهاد میکنم برای بازدید از مکانهای این محل حتما هر یکساعت دقایقی را استراحت کنید تا انرژیتون زود تمام نشه.به سمت مسجد سلطان احمد (مسجد آبی) رفتیم برای ورود باید از روسری هایی که آنجا تعبیه شده بود برای پوشاندن سر و شانه ها استفاده میکردیم.وارد مسجد شدیم و دقایقی را از فضای آن استفاده کردیم .به نظر من ده دقیقه بیشتر برای بازدید زمان نیاز نیست.

عکس شماره 16 : مسجد سلطان احمد

16.jpg

برنامه برای این روز فشرده بود و دیگه از آب انبار باسیلیکا بازدید نکردیم و به ایستگاه تراموا رفتیم تا به بازار کاپالی چارشی که دو ایستگاه از آنجا فاصله داشت برویم.بازار سرپوشیده و تو درتویی بود چیزی شبیه بازار وکیل شیراز خودمون.ساعتی را در بازار گشت زدیم و با پاهایی خسته از ایستادنهای طولانی به سمت هتل رفتیم تا ساعتی رو اونجا استراحت کنیم تا برای برنامه شب سرحال باشیم.بعد از دو ساعت به سمت تکسیم رفتیم و تا میانه های خیابان استقلال رو به گشت و گذار پرداختیم و به رستورانی در ابتدای خیابان رفته و شام را اسکندر کباب خوردیم .قیمت آن به همراه نوشابه 55 لیر شد. غذا کیفیت و طعم خوبی داشت و حجم آن برای دو نفر کاملا کافی بود.

عکس شماره 17 : رستوران انتخابی

17.jpg

عکس شماره 18 : اسکندر کباب

18.jpg

روز چهارم:

امروز سه شنبه است واز قبل شنیده بودیم که مرکز خرید اولویوم تخفیفای خوبی داره پس به سمت اولویوم رفتیم.مرکز خرید خوبی بود و اکثر برندها آنجا شعبه داشتند .البته از نظر من پوشاک آقایان کیفیت و تنوع بهتری داشت.تا عصر مشغول خرید بودیم و آنجا مجبور شدیم مقداری دلار چینج کنیم که نسبت به صرافی هایی به اسم دویز نرخ پایین تری داشت.پس پیشنهاد میکنم قبل از رفتن به مراکز خرید به اندازه کافی لیر به همراه داشته باشید. روتختیها قیمت خیلی مناسبی داشتن به طوری که من یک روتختی رو به قیمت یک سوم ایران خریدم. برنامه بعدی مرکز خرید فروم بود ولی با وجود خریدها و دست پر کنسل شد و به هتل برگشتیم.

برای شب قرار بود به ساحل ببک بریم ولی با وجود خستگی تصمیم گرفتیم به جای نزدیک تری بریم که البته روزای بعد هم وقت نشد و ما پشیمان شدیم از تصمیممون. ساعتی استراحت کردیم و به سمت اسکله امینونو رفتیم و مدتی کنار ساحل نشستیم و از ذرت هایی که توسط دستفروشان فروخته میشد دانه ای 4 لیر خریدیم که واقعا خوشمزه بود و پیشنهاد میکنم حتما تست کنید.

روی پل گالاتا قدم زدیم. سراسر پل پر بود از ماهیگیران قلاب به دست که ماهی های ریزی میگرفتند . من هم از یکی از آنها قلاب گرفتم و با ژست ماهیگیرانه عکس گرفتم.شب را ترجیح دادیم زودتر به هتل برگردیم و از سوپر مارکت مقداری میوه و غذای حاضری برای شام بگیریم.

 

روز پنجم: برنامه امروز جزیره بویوک آدا بودکه شب قبل پرسیده بودیم و گفتند که اولین حرکت 9:40 دقیقه است که ما دقیقا سر ساعت به اسکله امینونو رسیدیم و کشتی را از دست دادیم .کشتی بعدی برای یکساعت بعدش بود. در میانه راه متوجه شدیم تمام لیرهایی که داشتیم در جیب شلوار من در هتل جا مانده پس با احتساب وقتی که داشتیم و نبود صرافی در آن اطراف آقای همسر به هتل برگشت تا پول را بیاورد و من هم در اسکله ماندم و به قدم زدن و تماشای عروس های دریایی مشغول شدم.

بلیط  نفری5/5 لیرو با استانبول کارت قابل پرداخت بود. ساعتی بعد سوار بر کشتی و روی عرشه بودیم .دو دختر جوان هم آنجا مشغول خوانندگی و نوازندگی بودند و ما لذت میبردیم.در طول مسیر بعضی ها سیمیت میخریدند و به مرغان دریایی میدادند و آنها هم در هوا تکه های نان را به دندان میگرفتند. اطراف کشتی پر از مرغان دریایی بود و منظره بی بدیلی را ایجاد کرده بودند.از جزایر دیگر گذشتیم تا به بویوک آدا رسیدیم.

عکس شماره 19 و 20 :در مسیر بویوک آدا

19.jpg20.jpg

طبق تجارب دیگران و وجود سربالایی های زیاد در جزیره قید دوچرخه سواری را زدیم .کرایه کالسکه هم 120 لیر بود که برای دو نفر زیاد بود و ما ترجیح دادیم پیاده طی مسیر کنیم.هوا بسیار خوب بود ما قدم زنان در کوچه پس کوچه های جزیره از مناظر و هوای عالی لذت میبردیم و هر جا دوست داشتیم عکس میگرفتیم واستراحت میکردیم و از انتخاب خود بسیار راضی بودیم.

عکس شماره 21 تا 25 : جزیره بویوک آدا

21.jpg22.jpg23.jpg24.jpg25.jpg

تا میانه های مسیر و ابتدای جاده جنگلی بسیار زیبا و چشم نواز بود و ما با گوش دادن به آهنگ و شوخی و خنده مسیر را ادامه میدادیم و تصمیم داشتیم کل مسیر را تا آخر بریم که البته اواخر مسیر دیگر لطف اولیه را نداشت و اگه برمیگشتیم چیزی را از دست نمیدادیم. سه ساعتی زمان برد تا به جای نخست رسیدیم. برای ناهار تصمیم داشتیم غذای دریایی بخوریم و به یکی از رستوران های اطراف رفتیم و ماهی و نوشابه به مبلغ 47 لیر سفارش دادیم.

عکس شماره 26 : ناهار انتخابی

26.jpg

بعد از صرف ناهار به سمت اسکله رفتیم و با استانبول کارت دوباره سوار کشتی شدیم و به سمت اسکله امینونو حرکت کردیم.برنامه بعدی بازار میسی چارشی که به بازار مصری ها معروفه و خرید قهوه معروف مهمت افندی بود که امیدوار بودیم قبل از ساعت هفت که آخرین ساعت بازدید بود به اسکله برسیم.در بین راه غروب را نگاه کردیم که منظره رمانتیکی را ایجاد کرده بود.

عکس شماره 27 : غروب آفتاب

27.jpg

ربع ساعت مانده به هفت رسیدیم و با عجله به سمت بازار رفته و قبل از بسته شدن مغازه رسیدیم و قهوه هایی که میخواستیم را خریدیم.گشتی گذرا در بازار زدیم که انواع ادویه ها را داشت زدیم. مغازه ها بلافاصله یکی پس از دیگری بسته شدند.ما هم از بازار خارج شدیم و به بازارچه کنارش رفتیم .چهار عدد باقلوا به مبلغ 19  لیر خریدیم تا با چای بخوریم ومقداری لوقوم که سوغات استانبول هست خریدیم.به سمت دکه ای که چای داشت رفتیم وچای به همراه باقلوا خوردیم که بسیار خوشمزه بود و در آن هوای خنک شبانگاهی چسبید.

عکس شماره 28 تا 30 : بازار مصری ها

28.jpg29.jpg30.jpg

از آنجا که شب آخر اقامت ما بود و برنامه بعدی ما بشیکتاش و اورتاکوی بود با عجله به سمت ایستگاه تراموا رفتیم.اولین کاری که پس از رسیدن کردیم رفتن به کافه و خوردن قهوه ترک بود. در یکی از کافه های خیابان نشستیم و خود را مهمان یک قهوه خوشمزه کردیم. قیمت قهوه در این کافه برای دو نفر 15 لیر شد.

عکس شماره 31 : قهوه

31.jpg

بعد هم در محله بشیکتاش شروع به گشت و گذارکردیم  و البته خرید که جز جدایی ناپذیر گشتهای خانم هاست .آنجا پر بود از کافه هایی که برای گردش های شبانه مناسب هستند.از آنجایی که زیاد وقت نداشتیم به سمت اورتاکوی حرکت کردیم و مسیر نسبتا طولانی را پیاده طی کردیم که اگر میدانستیم اینقدر طولانی است حتما از اتوبوس استفاده میکردیم.ساحل بسیار کوچک و شلوغ و پر از رستوران بود .غذای معروف اون منطقه کمپیر هست که همین موضوع هم مارو به اینجا کشانده بود ، ماهم یه کمپیر و نوشابه به مبلغ 40 لیر سفارش دادیم که قیافه ای جذاب با مزه معمولی داشت.پس از گرفتن عکس با بکگراند پل بغاز به هتل برگشتیم.

عکس شماره 32 : کمپیر

32.jpg

عکس شماره 33 : ساحل اورتاکوی

33.jpg

روز آخر: از قبل برای امروز برنامه آکواریوم داشتیم ولی از آنجایی که آقای همسر قبلا به آکواریوم بزرگ دبی رفته بود زیاد تمایلی به دیدن آن نداشت من هم برنامه را تغییر دادم و به سمت مرکز خرید بزرگ فروم و ایکیا رفتیم. تا عصر مشغول خرید و گشت و گذار بودیم ناهار را هم همانجا برنج و کوفته به مبلغ 32 لیر خوردیم .مرکز خرید خوبی بود و همه برندها را داشت البته قیمتها نسبتا بالا بود .بعد هم به ایکیا رفتیم واقعا بزرگ و خیره کننده بود.یکی دو ساعتی رو هم اونجا گشت و گذار کردیم و به سمت هتل برگشتیم و منتظر ترنسفر به فرودگاه شدیم.

پرواز برگشت ساعت 22:40دقیقه بود که با ربع ساعت تاخیر بلند شد و به این صورت سفر ما به استانبول زیبا پایان یافت.

 

 

نویسنده : goleyakh70

تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب‌ سایت لست سکند مسئولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمی‌گیرد.