سلام خدمت همه لست سکندی های عزیزم، میخوام تو این سفرنامه همه کسایی که این سفرنامه رو میخونن رو با خودم همسفر کنم .امیدوارم با نوشتن این سفرنامه بتونم کمک کوچیکی به شما دوستان عزیزم جهت سفرهای داخلی زمینی طولانی پیش روتون داشته باشم و
مدتها بود منتظر فرصتی بودیم تا به جزیره زیبای قشم و هرمز سفر بکنیم. طبق معمول، با خانواده و فامیل مشورت کردیم تا هم زمان سفر رو با هم هماهنگ بکنیم و هم در مورد وسیله نقلیه مسافرت، تصمیم بگیریم. از بین گزینه های ماشین
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی همیشه عاشق سفر های بدون برنامه قبلی و اصطلاحا یهویی هستم . سفرهایی که یک دفعه میبینی ساکت رو پیچیدی و داخل هواپیما نشستی و منتظری به مقصد برسی ! این سفر هم برای
از چند هفته قبل با دوستامون قرار گذاشتیم که برای تعطیلات روز پدر بریم قشم. دوستامون ساکن یزد هستن و از کارمندای اداره راه، با هم صحبت کردیم که بابت محل اقامت، اونا از طرف ادارهشون اقدام کنند،چون تعطیلات بود با وجود پیگیری که کرده
اواخر فروردین سال جاری بود که تصمیم گرفتم اردیبهشت ماه به سفر برم و از اونجایی که نوروز 1401 یک سفر به یاد ماندنی داشتم و سه تا از شهرهای مهم توریستی ایران (کرمان، یزد، اصفهان) رو سفر کردم که حسابی خوش گذشت، شوق رفتن
مهم نیست به کجا سفر می کنی، مهم نیست آنجا چه می کنی، چگونه می روی، چه می خوری، چه می پوشی، حتی مهم نیست چه می بینی و چه نمی بینی، مهم نیست که پس از آمدنت چه می گویی، مهم این است که پیش از رفتنت که بوده
اولین بار بود که تنها به مسافرت میرفتم. ذوق اتفاقات و چالش هایی را داشتم که قرار بود تنها با آنها دست و پنجه نرم کنم. روز سال تحویل 1401 بود. ساعت شش صبح هواپیما به مقصد بندرعباس از مهرآباد بلند شد و ساعت هفت
چند سالی بود که به فکر دیدن هرمز بودم و هر بار با ديدن عکس های هرمز در اينستاگرام اشتیاقم بیشتر می شد . قبل از شيوع كرونا قرار بود دوستم از سوئد به ايران بيايد تا باهم به اين سفر برويم ، اما با
چندوقتی بود که بدجور هوایی کیش شده بودیم و تصمیم سفر داشتیم، اما جدی پیگیرش نبودیم، فقط هر وقت دور هم جمع میشدیم میگفتیم الان هوای کیش خیلی خوبه، کاش الان اونجا بودیم و از این ای کاش ها. تا اینکه چهارشنبه ۲۱ ام آذر
1401/1/02: قرار بود عصر حرکت کنیم اما دایی معطلمان کرد و تازه ساعت هفت یادش آمد که با پراید نمیشه تا بندر رفت.اگر الان هم حرکت نکرده بودیم معلوم بود تا صبح هر ساعت یکبار زنگ میزد و میگفت الان حرکت میکنم و بعد باز خودش
به نام خدا تا حالا شده یک روزه تصمیم به سفر بگیری و بار و بندیل و ببندی و بری یه جایی که تا حالا نرفته بوده و اونقدری بهت خوش بگذره که هرجایی بشینی از مسافرتت و مردم و جایی که رفتی تعریف کنی؟ پس
تابستان امسال چند رویداد پیش بینی شده و نشده همه برنامه های ما را مثل تجدیدی های قدیم به شهریور ماه موکول کرد.چند سالی بود که قصد تجربه یک سفر خارج از کشور را داشتیم ولی ای دل غافل که دست ما کوتاه و خرما
سعدی این شاعر پارسی گوی و استاد کلام یک غزل معروفی داره که دو بیت اون رو همیشه زمزمه می کنم: بسیار سفر باید تا پخته شود خامی صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی سعدی به لب دریا دردانه کجا یابی در کام نهنگان رو گر می طلبی کامی یک
با گسترش شبکههای مجازی لوکیشنها و نقاط بسیار زیبایی از ایران، بیشتر از قبل معرفی شدند و با ورود بلاگرهای سفر و عکسهای زیبایی که در صفحات اجتماعی خود قرار میدادند اشتیاق مردم را برای سفر به این نقاط دوچندان کردند. من نیز از این
حدودا نیم ساعت روی آب بودیم و بعد...خدای من.... یک ساحل سفید پر از پرنده ...آب هایی که رنگ فیروزه در مقابل اون ها حرفی برای گفتن نداره....چشمام لحظه ای خیس شد و با خودم گفتم :" عجب خلقتی هستی انسان که وقتی گوشه ای
سلامی به زیبایی و گرمی جنوب کشورمون خیلی وقت بود که به اتفاق همسرم تصمیم سفر به جنوب رو داشتیم با کمرنگ شدن کرونا و واکسیناسیون تصمیم ما برای رفتن به جزیره زیبای قشم در بهمن ماه 1400 قطعی شد و شروع کردم به تحقیق و
یه بار این متن رو نوشتم و نمی دونم چه بلایی سرش اومد! با دوستم تصمیم داشتیم اواخر خرداد ماه یا اوایل تیر ماه سفری به تهران داشته باشیم که با پیش اومدن سفر زیارتی سوریه برای ایشون برنامه سفر به تهران کنسل شد، همون
تقریبا 3 سال هست که در جزیره قشم به تنهایی زندگی میکنم. با آغاز ماه رمضان امسال تصمیم گرفتم بعد از عید فطر (اردی بهشت 1401) به یک سفر خارجی برم. با توجه به آب و هوا و البته بودجه، بین دبی و استانبول، دومی
قسمت اول، قشم ساعت تقریبا 2:30 بامداد بود خسته ، کلافه وکمی گیج ، نگاهی عاقل اندر سفیه به همسفرم که روی صندلی شاگرد نشسته بود کردم که متوجه شدم او هم چنین نگاهی به من دارد. سخت نبود پیش بینی اینکه نفر سوم که عقب
به نام خدا مقدمه سفر بین اینکه اول به جزیره کیش یا به غرب هرمزگان بروم مانده بودم ولی بعد که بلیط پرواز مشهد به عسلویه را با قیمت 1.300.000 تومان دیدم، عاقبت قرار شد اول به عسلویه و در آخر سفر به جزیره کیش بروم. روز اول: روز