می دونستید قزوین یک از جذاب ترین شهرهای ایران از لحاظ غنای فرهنگی و تاریخی هست؟ خودم هم البته نمیدونستم تا وقتی که قرار شد یک سفر یک روزه داشته باشیم به قزوین و جاذبه هاش رو ببینیم. وقتی تو اینترنت در خصوص اماکن دیدنی اش جستجو می کردم از وجود این همه جاذبه تاریخی تعجب کردم. واو، چقدر قشنگه ! قزوین در زمان سلطنت شاه طهماسب صفوی، 57 سال پایتخت ایران بوده. شاه طهماسب به علت نزدیک بودن تبریز به مرزهای امپراطوری عثمانی و برای دور بودن از هجوم ازبکان از سمت خراسان، قزوین رو پایتخت خودش کرد و پس از او هم این شهر به رشد فرهنگی خودش ادامه داد.
برای رفتن از تهران به قزوین میشه از اتوبوس های ترمینال غرب، یا از قطارهای اتوبوسی رجا و یا از سرویس های تاکسی بین شهری و یا نهایتا از وسیله نقلیه شخصی استفاده کرد. من شخصا قطارش رو خیلی دوست داشتم. همه بازدید های ما از این شهر زیبا یک روزه بوده چون فاصله سه ساعته تا تهران این امکان رو به ما میداد که سفر یک روزه داشته باشیم و لذا از نظر اقامت شبانه چندان اطلاعاتی ندارم. اما پیشنهاد می کنم همراهیم کنید که هم جاذبه های دیدنی رو ببینیم هم شکمویی کنیم و کلی رستوران و کافه خوشگل بریم.
عازم قزوین هستیم. صبح زود از تهران حرکت می کنیم و صبحانه صحرایی مون رو نزدیکی های هشتگرد می خوریم و حدود ساعت 10 به قزوین می رسیم. شهر بیدار شده و جنب و جوش زیادی داره به خصوص اطراف سبزه میدان و مرکز شهر. اولین جایی که قرار هست ببینیم، کاخ چهل ستون و موزه خوشنویسی است. کاخ چهلستون در بخش شمالی باغ بزرگ دولتخانه صفوی قرار گرفته که مجموعه عمارتهای زمان حکومت صفویان رو در خودش جای داده. این کاخ که بهش عمارت کلاه فرنگی هم میگن تنها کاخ یا کوشک به جای مانده از مجموعه کاخ های زمان صفویان هست که پس از بازسازی در دوران قاجار، کاخ چهلستون نام گرفته.
بلیط ورودی مجموعه رو تهیه می کنیم و وارد میشیم. محوطه سرسبز زیبایی عمارت هشت ضلعی رو احاطه کرده و شیرهای سنگی در ورودی عمارت خودنمایی می کنند. طبقه پایین عمارت ساده هست اما مقرنس های بسیار زیبایی در سقف کار شده. راهنما، آثار باقیمانده از نقاشی های دوران های مختلف تاریخی رو نشان میده که هر کدام توسط سلسله پادشاهی بعدی پوشانده شده اند و روی آنها تصاویر دیگری نقش بسته است. انگار با این تفکر، هنر سلسله قبلی رو تحقیر می کردند و می خواستند برتری هنر خودشون رو ثابت کنند.
راهی طبقه بالا میشیم تا آثار خوشنویسی اساتید به نام رو ببینیم. قزوین پایتخت خوشنویسی ایران هست و اساتیدی چون میرعماد حسنی، میرزا محمد حسین عمادالکتاب قزوینی و مشاهیر خطاط دیگری رو به هنر ایران زمین معرفی کرده. راهنمای بسیار خوشروی موزه، آقای رحمانی، با صبر و حوصله بسیار تمامی جزئیات معماری، نقاشی های دیواری و آثار خوشنویسی رو برامون توضیح می دهند و در نهایت نیز راهنمایی های ارزشمندی برای بازدید از سایر جاذبه های شهر در اختیارمون می گذارند. از زیبایی های این بنا میشه به شیشه های رنگارنگ اورسی های سالن بالا اشاره کرد و نقاشی های دیواری سه دوره صفویه، قاجار و پهلوی که روی هم در سه لایه انجام شدند.
مقصد دوم حسینه امینی ها در خیابان مولوی هست. قسمتهایی که در حال حاضر برای بازدید عموم مهیا شده بخشی از عمارت بزرگی است که توسط مرحوم محمدرضا امینی در سال 1275 هجری قمری ساخته شده. این بنا از دو حیاط شمالی و جنوبی و سه تالار شرقی- غربی تشکیل شده که با پنج دریهای مشبک متحرک بسیار زیبایی از هم جدا می شوند. گچبری ها و آیینه کاری ها بسیار زیبایی در این بنا وجود داره و سرداب عمارت هم بازسازی شده و قابل بازدید هست. همچنان مراسم عزاداری ماه محرم در این حسینیه برگزار میشه و کاربری اون خوشبختانه تغییری نداشته. ساعت بازدید 9 تا 13 و 16 تا 18 هست و برای بازدید باید ورودیه بپردازید.
بعد از حسینیه می خواهیم بریم اولین خیابان ایران رو ببینیم. خیابان سپه، اولین خیابان ایران هست که در انتهای شمالی اش به سردر عالی قاپو می رسه که ورودی اصلی دولتخانه صفوی است. این خیابان را شاه طهماسب صفوی در شمال حصار شاپور، همزمان با ایجاد عمارت ها و خانههای دو طرف این خیابان و باغ سعادت آباد و عمارت دولتخانه و حرمسرا احداث کرد.
کمی از سر در عالی قاپو که به سمت جنوب بریم به ورودی مسجد جامع قزوین می رسیم. مسجد جامع قزوین از قدیمی ترین مساجد جامع ایران هست که بر روی آتشکده زرتشتیان، به دستور هارونالرشید و در سال ۱۹۲ هجری ساخته شده. متاسفانه حال و روز بدی داره. ایوان جنوبی که ساخته شاه عباس دوم صفوی است و همچنین محوطه زیر گنبد بسته است.
مسجد جامع حیاط بسیار بزرگ و زیبایی داره اما متاسفانه آنچه حین مرمت بر سر گنبد مسجد شاه در اصفهان اومد، اینجا هم داره تکرار میشه. مرمت های غیراصولی و کاشی کاریهایی با رنگ هایی که به هیچ وجه با نمونه اصلی شباهت رنگی ندارند، وجود داربست هایی که سالهاست به همون صورت رها شدند و فضولات پرندگانی که در حال از بین بردن زیبایی های این بناست، قلب هر بازدید کننده ای رو به درد میاره. یکی به من بگه رنگی فسفری داریم تو کاشی کاری ایرانی آخه !!!!!
در ادامه، از گوشه شمال غربی حیاط مسجد خارج میشیم تا از خانه رئوفی (خانه صنایع دستی) بازدید کنیم. در ابتدای ورود حیاطی با یک حوض آبی رنگ کوچک در میانه آن خودنمایی میکند. از پله های ایوان بالا میریم تا داخل بنا رو ببینیم. چند بانوی هنرمند، خوش ذوق و مهربان از ما استقبال می کنند. علاوه بر کارهای دستی و هنرهایی مانند تذهیب و گره چینی که در سالن اصلی خانه به نمایش در آمده، این سرسبزی داخل عمارت هست که ما رو به وجد میاره. در کناره اُرسی رنگارنگ سه دری، تعداد زیادی گلدان کوچک و بزرگ قرار گرفته که زیبایی خاصی به فضا بخشیده. در حیاط یک گارگاه کوچک شیشه گری هم هست که گلدان های شیشه ای زیبایی برای فروش دارند. به رسم یادگاری یک گلدان کوچک شیشه ای خریداری می کنم. بازدید از مسجد جامع و خانه رئوفی رایگان هست و هزینه ای ندارد.
حالا بریم یه جای خوشگل یه کم خستگی در کنیم و خنک بشیم. هتل خانه بهروزی هتل سنتی زیبایی بود که در خیابان بوعلی غربی و در کوچه انصاریان (زرگرها) قرار گرفته بود. محوطه ورودی و حیاط اصلی با تخت های چوبی و گلدان ها به زیبایی تزئین شده بود. بر روی یکی از تخت ها نشستیم و با اطلاعاتی که از سفرنامه های قدیمی قزوین به دست آورده بودیم، شربت حسرت الملوک سفارش دادیم. نوشیدن این شربت ایرانی در این فضای سنتی و زیبا، بسیار دلچسب بود. لختی در سایه درختان استراحت کردیم تا برای بازدید بعدی آماده بشیم. متاسفانه طبق اطلاعیه پیج اینستاگرام این مجموعه، هتل تا اطلاع ثانوی تعطیل شده است.
طبق لیست بازدید، الان باید کلیسای قرمز کانتور رو ببینیم. این کلیسای کوچک که به نامهای کانتور، کلیسای روس یا برج ناقوس هم شناخته میشه در زمان جنگ جهانی دوم و زمانی که ایران در اشغال روس ها بوده در قزوین احداث شده. فضای کوچک اما زیبایی داره که به نظر به بازسازی و حفاظت بیشتری به خصوص در بخش داخلی نیازمنده. محوطه سالنِ بسیار کوچک کلیسا به فروش زیورآلات دست ساز اختصاص داده شده.
آجرهای سرخ رنگ، شاخصه اصلی این کلیسای کوچک است و زیبایی خاصی به آن بخشیده اما حذف زوائد بصری در محوطه اطرف این بنا بسیار ضروری به نظر میرسه. مزاری که در حیاط این کلیسا وجود داره آرامگاه خلبان روسی است که در جنگ کشته شده. حتما از این بنا بازدید کنید، بازدیدش هم رایگان است.
خوب وقت شکمویی و چاقالویی شده، بعد از کلی بازدید و عکاسی، حالا وقت ناهاره. حتما باید قیمه نثار قزوین رو امتحان کنیم و کجا بهتر از رستوران نمونه. یه شهر قزوین هست و یه رستوران نمونه و یه پرس قیمه نثار. پس از نیم ساعت انتظار در صف طویل رستوران، قیمه نثار، جوجه کباب و ماهی قزل آلا سفارش دادیم .کیفیت غذا و پیش غذا عالی بود. قیمت ها هم در مقایسه با تهران منطقی و مناسب بود. برخورد کارکنان بسیار حرفه ای بود و آقایی که غذا رو سرو میکرد از همه مهربونتر و خوشرو تر بود. چقدر لذت بردیم از مهمان نوازیشون.
بعد از ناهار به پارک ملت قزوین می ریم و کمی استراحت می کنیم و قبل از رفتن به سمت کاروانسرای زیبای سعد السلطنه از حمام قجر در خیابان مشاطان و کوچه درگاهی بازدید می کنیم. حمام قجر از بزرگترین و قدیمی ترین گرمابه های شهر قزوین هست که توسط یکی از سرداران سپاه شاه عباس صفوی ساخته شده و حمام شاهی نام داشته. در سال 1384 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده و در حال حاضر موزه مردم شناسی قزوین هست. در بخش های مختلف آن به کمک مجسمه های مومی آداب و رسوم و فرهنگ مردم قزوین به نمایش درآمده.
قبل از ورود به کاروانسرای سعدالسلطنه سری به مسجد النبی در مجاورت آن می زنیم. مسجد النبی یا مسجد سلطانی مسجد بزرگی در بخش غربی راسته وزیر کاروانسرای سعدالسلطنه هست. حیاط بسیار بزرگی داره و متعلق به دوران فتحعلی شاه قاجار است. این مسجد محل اقامه نماز جمعه قزوینه. بازدید از این مسجد و راسته بازار درودگران در بخش جنوب شرقی آن خالی از لطف نیست.
خوب بالاخره رسیدیم به بهترین بخش قزوین گردی. از زیبایی و حال خوش کاروانسرای سعدالسلطنه قزوین هر چی بگم کم گفتم. این کاروانسرا در زمان قاجاریه احداث شده و با همکاری سازمان بهسازی و نوسازی شهرداری قزوین و زیر نظر میراث فرهنگی به طرز ماهرانه و تحسین برانگیزی مرمت و احیا شده و از اماکن دیدنی مهم شهر قزوین به شمار میاد که در سفر به این پایتخت صفوی حتما باید از آن بازدید کرد. خوشبختانه نظارت و پیگیری بخش خصوصی باعث شده که این مکان وضعیت اسفناک مسجد جامع و امثالهم رو نداشته باشه. این کاروانسرا در دوران ناصرالدین شاه و به دستور حاکم وقت قزوین "محمدباقرخان سعدالسلطنه اصفهانی"، در مسیر کاروان های تجاری ترک و روس ساخته شده و علاوه بر محل اسکان، محل داد و ستد و تجارت نیز بوده.
ورودی اصلی این مجموعه (راسته وزیر) در خیابان امام خمینی و غرب میدان آزادی قرار گرفته. این مجموعه دارای 5 حیاط اصلی از جمله حیاط سعدالسلطنه، حیاط نگارالسلطنه، حیاط شترخان، حیاط سعدیه و .... است و علاوه بر آن دارای آب انبار، حمام، چهارسوق، مسجد و چایخانه هم بوده. میشه گفت که زیباترین قسمت این بنا چهارسوق آن هست که در محل تلاقی راسته های بازار و قیصریه احداث شده. چهارسوق دارای یک گنبد اصلی و چهار نیم گنبد در اطراف آن هست که به زیبایی کاشی کاری و رسمی بندی شده اند.
در حال حاضر حجره های این کاروانسرا رو به هنرمندان واگذار کردند که انواع البسه سنتی، صنایع دستی و شیرینی جات مخصوص قزوین رو ارائه می کنند. همچنین کافه های زیبای سنتی زیادی، مثل کافه انسان، کافه عینک ارثیه، کافه گامرون و کافه نگارالسلطنه نیز در این مجموعه دایر شده اند که پاتوق هنرمندان و فرهیختگان شهر هستند. از نقاط قوت این مجموعه، نور پردازی بسیار زیبای آن در شب هست که به راحتی نمی توان از آن چشم پوشی کرد. خلاصه که من شخصا از پرسه زدن تو این کاروانسرا خسته نمیشم. اگه فرصتش بود اینقدر می موندم تا خودشون بیرونم کنن.
برای نوشیدن چای عصرانه به کافه نگار السلطنه میرویم. کافه نگار السلطنه از کافه های معروف مجموعه بازار یا سرای سعدالسلطنه هست که با منوی جذابش، شربتها و باقلواهای خوشمزه اش و دکوراسیون زیبا و چشمنوازش دلربایی میکنه. به تازگی فضای اون رو گسترش دادند و همچنان یکی از بهترین کافه های قزوین به شمار میاد. آدرس رو میتونید در عکسهای زیر ببینید.
کافه عینک ارثیه هم یکی دیگه از کافه های زیبای کاروانسرای سعدالسلطنه هست که مغازه عینک فروشی پدربزرگی بوده و حالا با خوش ذوقی نوه هاش به یک کافه زیبا تبدیل شده اما هنوز هم عینکهای متعددی در دکوراسیون و طراحی این کافه به کار رفته تا اصالتش رو محفوظ نگه داره. قیمتهای مناسب این کافه نسبت به کافه های تهران، آدم رو ترغیب به شکمویی میکنه اونم بعد از یک روز پرتلاش در حوزه گردشگری. بیایید یه قوری چای دیگه هم اینجا بنوشیم که حیف نشه. امیدوارم کیفیتش رو از دست نده و همچنان مثل نگینی در سعدالسلطنه بدرخشه. تازگی ها یک سالن شاه نشین هم به مجموعه شون اضافه کردند که هوش از سرتون میپرونه. حیف که هنوز این شاه نشین رو از نزدیک ندیدم، اما شما اگه رفتید، جای من رو هم خالی کنید.
خوب دیگه داره غروب میشه و باید به تهران برگردیم. با کوله باری از لذت بصری و سرمست از دیدار سعدالسلطنه زیبا، از دروازه شرقی شهر یعنی مینودر (دروازه بهشت) خارج میشیم و ضمن خداحافظی با شترهای کاروانِ این المان زیبا به سوی تهران باز می گردیم.
با توجه به تغییر شدید قیمت ها در ایران و اینکه هیچ قیمتی فردا سرجاش نمیمونه، در این سفرنامه به قیمت ها اشاره نکردم که اگه یک روز گذرتون به قزوین افتاد احساس اصحاب کهف بودن نکنید. خیلی اماکن دیگر مثل آب انبار سردار بزرگ و دروازه کوشک و عمارت باغ سپهدار و .... بود که ما نرسیدیم همه رو ببینیم اما شما می تونید در برنامه بازدیدتون بگنجانید. دیدن قزوین رو به همه ایرانیان علی الخصوص ساکنین تهران پیشنهاد می کنم چون هم بهشون نزدیکه و هم خیلی خیلی زیباست. امیدوارم با خواندن این سفرنامه ترغیب بشید و حتما سری به قزوین بزنید.