سفرنامه استانبول زیبا

با نام و یاد خدا

با سلام خدمت خوانندگان محترم سایت لست سکند قصد دارم اولین سفرنامه خود که مربوط به شهر زیبای استانبول است را با شما به اشتراک بگذارم تا همانطور که از سفرنامه های مفید این سایت استفاده کردم ادای دینی کرده باشم.

خیلی وقت بود که رویای دیدن استانبول را در سر داشتم ولی به دلیل داشتن فرزند کوچک یا باید قیدش رو میزدم یا دل رو میزدم به دریا! بله من یه پسر یک ساله دارم و انتخابم رفتن به این سفر بود و خوشبختانه خانواده هم حمایت کردند و سفر به خوبی و خوشی انجام شد.

زمستان فصل ایده آلی برای سفر به استانبول نیست به خاطر بارندگی و سرمای هوا البته ما سایت هواشناسی رو چک کردیم و متوجه شدیم از شهر ما چند درجه گرمتره و بارندگی هم به اون صورت نداشت و با توجه به کاهش قیمت تورها این زمان رو انتخاب کردیم. چند روز قبل از تاریخ مورد نظرمون به آژانس هواپیمایی مراجعه کردیم و تور استانبول ۴ شب و 5 روز، هتل تکسیم تراس رو انتخاب کردیم. در مورد هتل یه مشکل برامون پیش اومد اینکه مسئول آژانس اشتباهاً هتل تکسیم تراست رو انتخاب کرده بود! پس هنگام انتخاب هتل حواستون به تشابه اسم ها باشه.

روز موعود فرا رسید پرواز ما ساعت ۱۴:۳۰ از فرودگاه امام بود و ما ساعت ۷:۳۰ صبح با خودرو شخصی از اصفهان به راه افتادیم و خوشبختانه به موقع رسیدیم ماشین رو در پارکینگ شماره ۳ فرودگاه به قیمت شبی ۲۰ تومان گذاشتیم و با اتوبوسهای پارکینگ به سمت درب ورودی رفتیم گیت ها باز شده بود و سریع کارهای قبل از پرواز پیش رفت و بدون تاخیر سوار هواپیما شدیم. پروازمون با هواپیمای قشم ایر بود، در طول پرواز چلو گوشت یا چلو مرغ به عنوان ناهار سرو شد که کیفیت خوبی داشت انتظارها به سر رسید و در فرودگاه استانبول قدم نهادیم، یک ساعت معطل شدیم تا ترانسفر ما رو به سمت ماشینی که قرار بود ما رو به هتل برسونه هدایت کنه، در طول راه لیدرمون توضیحاتی در خصوص تورها و دیگر موارد مربوط به سفر ارائه دادن که کسی استقبال نکرد. به هتل رسیدیم و اتاقمون رو تحویل گرفتیم. دو نفرمون به خاطر اینکه اتاق خالی نداشت مجبور بودن به هتل کناری برن در عوض قرار شد فردا یکی از اتاقهای بزرگشون که خالی شد بهشون بدن. دو اتاقی که در این هتل داشتیم به قدری کوچیک بود که من اون شب رو با بچه کوچیک به سختی گذروندم و فردا صبح اتاق بزرگ نصیب ما شد که خیلی بهتر بود.

 

تصویر ۱: اتاق ما در هتل تکسیم تراس

تصویر ۲ : اتاق ما در هتل تکسیم تراس

روز اول

از اونجایی من دیشب خیلی خسته بودم از هتل بیرون نرفتم و روز اول تور ما از امروز شروع میشه برای صرف صبحانه به رستوران هتل رفتیم که در واقع یک آشپزخونه بود، پشت بام هتل هم میز و صندلی برای صرف غذا هست که در این فصل غیر قابل استفاده است، صبحانه هتل در حد هتل سه ستاره خوب و قابل قبول بود و ما کاملا راضی بودیم تنوع داشت و به موقع شارژ میشد.

تصویر ۳ :صبحانه هتل

تصویر ۴ : صبحانه هتل

امروز جمعه بود و تصمیم داشتیم از جمعه بازار فندیک زاده دیدن کنیم ،پس از صرف صبحانه به سمت ایستگاه مترو شیشانه رفتیم که در چند قدمی هتل قرار داشت و مزیت خوبی برای این هتل بود .از دستگاه یک استانبول کارت به مبلغ ۶ لیر خریدیم و مبلغ ۵۰ لیر وارد کردم که مابقیش بماند برای شارژ کارت (برای خرید کارت اول دکمه سوم سمت راست رو بزنید بعد مبلغ رو وارد کنید بعد هم دکمه اول از بالا سمت راست). سوار مترو شدیم و ایستگاه تکسیم پیاده شدیم البته فاصله ما تا میدان تکسیم کم بود و فقط همین یکبار بود که با مترو رفتیم. از تماشای میدان و کبوترهای دور آن لذت بردیم عکس گرفتیم و سپس به سمت دلموش ها رفتیم .

نفری ۴ لیر هزینه دلموش به جمعه بازار بود. همون جا که پیاده شدیم صرافی بود و همسفرامون پولشون رو به لیر تبدیل کردند و وارد بازار شدیم. بازار پر بود از ایرانی چرا که اجناس خوب با قیمت مناسب میشد پیدا کرد و به قول معروف از شیر مرغ تا جون آدمیزاد توش پیدا میشد.

تصویر ۵ : جمعه بازار

خریدهامونو کردیم و از همسفرامون جدا شدیم و به هتل برگشتیم تا ناهار پسرمو بدیم. برای برگشت هم از دم بازار اتوبوس بود تا ایستگاه شیشانه که هتلمون بود. پس از استراحت تصمیم گرفتیم از برج گالاتا دیدن کنیم که اونم خیلی نزدیک بود و با کمی پیاده روی رسیدیم. از بیرون برج دیدن کردیم و عکس گرفتیم، برای ورود صف بود و همه موافق بازید از داخل برج نبودند، پس به سمت ساحل رفتیم. ۱۰۰ گرم بلوط خریدیم که مزه اش رو دوست داشتم. آدم رو یاد سیب زمینی آتیشی مینداخت.

تصویر ۶ : برج گالاتا

تصویر ۷ : شاه بلوط

غروب شده بود و منظره بسیار زیبایی از تنگه بسفر و مرغهای دریایی رو شاهد بودیم. عکس گرفتیم و رفتیم زیر پل گالاتا که رستوران ها بودند و مقابل هر رستوران یه نفر منو به دست ایستاده بود و دعوت میکرد از رستورانشون استفاده کنیم و تخفیف خوبی هم میداد به همراه چای رایگان رو غذا. نهایتا یک رستوران رو انتخاب کردیم و ساندویج ماهی که تعریفش رو شنیده بودیم به قیمت ۱۰ لیر که نصف قیمت بود سفارش دادیم. متاسفانه هیچکداممان از طعمش خوشمون نیومد.

تصویر ۸ : ساندویج ماهی

پس از آن مجدد پیاده به سمت برج گالاتا رفتیم و از نمای آن در شب هم عکس گرفتیم. مقصد بعدی خیابان استقلال بود. تقریبا تا اواسط خیابان رفتیم و از موسیقی های خیابانی که در حال اجرا بود و تزییناتی که مربوط به کریسمس بود لذت بردیم و عکس گرفتیم.

تصویر ۹ : خیابان استقلال

تصویر ۱۰ : مغازه خیابان استقلال

دیگه حسابی خسته بودیم و بچه ام نیاز به استراحت داشت. پس به هتل برگشتیم و دومین شب سفر به پایان رسید.

 

روز دوم

امروز به جز من و شوهرم بقیه قصد داشتن از گشت رایگان تور که صرفاً پاساژ گردی بود استفاده کنن. از اونجایی که ما به دیدن آثار تاریخی علاقه داشتیم برناممون از هم جدا شد. پس از صرف صبحانه به سمت کلیسای سنت آنتوان که در نزدیکی هتلمون قرار داشت رفتیم و به صورت رایگان از این کلیسای زیبا دیدن کردیم. در اون ساعت به غیر از ما و چند توریست دیگه کسی در کلیسا نبود.

تصویر ۱۱: کلیسای سنت آنتوان

از کلیسا که خارج شدیم با یه خانم ایرانی آشنا شدیم و به ما پیشنهاد خرید تور کشتی به مبلغ ۲۰ دلار رو دادن و گفتن تور آنادولو رو هم به ما هدیه میدن که پیشنهاد خیلی خوبی بود. به دفترشون که همانجا بود رفتیم و فیلم کشتی رو نشونمون دادن و شمارشون رو گرفتیم تا شب پس از مشورت با همسفرامون خبرش رو از طریق واتساپ بدیم. از ایشون در خصوص رفتن به کاخ دلماباغچه هم کمک گرفتیم و رفتیم به سمت میدان تکسیم. از میدان تکسیم هم سوار اتوبوس شدیم و ایستگاه بشیکتاش پیاده شدیم و به سمت کاخ دلماباغچه رفتیم و پس عکس گرفتن از برج ساعت وارد صف تهیه بلیط شدیم و بلیط خود کاخ بدون حرمسرا رو به مبلغ ۶۰ لیر خریدیم و به سمت ورودی رفتیم قبل از ورود با گذاشتن پاسپورت نفری یک راهنمای سفر به استانبول به صورت فایل صوتی دریافت کردیم. اگر پاسپورت همراهتون نباشه میتونین با گذاشتن ۱۰۰ دلار این راهنما رو دریافت کنید که توصیه میکنم حتماً این کار رو بکنید چون بازدید از کاخ بدون دانستن اطلاعات هر قسمت لطفی ندارد. ضمنا این کاخ روزهای دوشنبه و پنجشنبه تعطیله و عکسبرداری از داخل کاخ هم ممنوعه.

تصویر ۱۲: کاخ دلماباغچه

تصویر ۱۳ : داخل کاخ دلماباغچه

پس از بازدید از کاخ که بسیار مجلل بود پیاده به سمت میدان تکسیم و خیابان استقلال رفتیم. مسیر کوتاه بود ولی شیبدار که باعث شد پشیمون بشیم. در راه ۴ تا باقلوا خریدیم به مبلغ ۲۳ لیر.

تصویر ۱۴ : باقلوا

کمی در هتل استراحت کردیم و تصمیم گرفتیم به منطقه فاتح بریم. از هتل بیرون زدیم و پیاده تا ایستگاه کاراکوی رفتیم و اونجا سوار تراموا شدیم و در ایستگاه سلطان احمد پیاده شدیم. تمام آثار دیدنی در این محدوده است. ابتدا به سمت مسجد ایاصوفیه رفتیم ورودیش ۱۰۵ لیر بود و چون ساعت از ۵ گذشته بود دیگه کسی رو راه نمیدادن از بیرون عکس گرفتیم.

تصویر ۱۵ : مسجد ایاصوفیه

این مسجد نیز دوشنبه ها تعطیله. سپس به سمت مسجد سلطان احمد رفتیم خوشبختانه ساعت نماز نبود و میتونستیم از مسجد دیدن کنیم ورودی رایگان هست و برای ورود اگر حجابتون مناسب نباشه بهتون روسری و دامن داده میشه.

تصویر ۱۶ : مسجد سلطان احمد

تصویر ۱۷ : مسجد سلطان احمد

تصویر ۱۸: میدان هیپودروم

پس از بازدید از مسجد به سمت میدان هیپودروم رفتیم، بازدیمان تمام شد و سوار بر همان تراموا به ایستگاه کاراکوی برگشتیم و مجدد پیاده تا هتل رفتیم. کمی بعد همسفرامون از تور گشت برگشتند و ما قضیه تور رو براشون تعریف کردیم و راضیشون کردیم که همراهیمون کنن. ترانسفر دنبالمون اومد و ما رو به کشتی برد و در بدو ورود هزینه تور رو پرداخت کردیم. شب خوبی بود تماشای شب استانبول از داخل کشتی همراه با موسیقی یکی از لذت های سفرِ که خاطره انگیز میشه. خود کشتی کوچک بود پذیرایی هم پیش غذا و غذای اصلی به همراه نوشیدنی بود که معمولی بود و سلف سرویس نبود ولی ما راضی بودیم در پایان هم ترانسفر مارو به هتل رساند و روز دوم به پایان رسید.

 

روز سوم

صبح با کمی تاخیر لیدر تور آنادولو به همراه یک اتوبوس به دنبالمون اومد و برنامه آغاز شد در ابتدا به منطقه بشیکتاش رفتیم و از کنار باغ دلماباغچه رد شدیم و لیدر توضیحات مربوط به این سمت و عکس های آنطرف خیابان که مربوط به کودکی تا بزرگسالی آتاتورک بود را داد. سپس به ساحل ببک رسیدیم. اگر اهل تماشای سریال های ترکی باشید این ساحل و خانه های اطراف آن براتون آشناست. در اینجا یک ساعت توقف داشتیم و دو عکاس تور از همه عکسبرداری میکردند که در پایان تور آنها رو بفروشند.

تصویر ۱۹: ساحل ببک

مسیر رو ادامه دادیم و از زیر پل بغاز رد شدیم و آرزو کردیم چرا که به گفته لیدر آرزویی که هنگام رد شدن از زیر پل بکنیم برآورده میشه! مقصد بعدی مرکز خرید  کانیون بود که ما چون پسرم خواب بود تو یه کافی شاپ نشستیم به نظر پاساژ جالبی برای خرید نمیومد. برای رفتن به مقصد بعدی از روی پل بغاز رد شدیم که بسیار منظره زیبایی بود. پیاده رفتن روی این پل چند سالیست ممنوع شده و علت آن خودکشی حدود ۴۰ جوان از روی این پل بوده. در کنار این پل ساحل زیبایی بود که توقفگاه بعدی بود. عکسهای زیبایی که با زمینه تنگه بسفر و پل بغاز تا ابد خاطره شیرین سفر را زنده میکند.

تصویر ۲۰ : پل بغاز

سوار اتوبوس شدیم. نزدیک نماد شهر استانبول یعنی قلعه دختر بودیم که لیدر افسانه های مربوط به آن را برایمان تعریف کرد، وقتی رسیدیم به علت نبود جای پارک اتوبوس موفق به توقف نشد و به تماشای آن از داخل اتوبوس اکتفا کردیم.

تصویر ۲۱: قلعه دختر

سپس به بام استانبول یعنی تپه چاملیجا رفتیم. اتوبوس تقریبا تا بالای تپه میره و فقط مسیر کوتاهی رو پیاده باید طی میکردیم که شیبش هم اونقدر زیاد نبود، استانبول زیر پایمان بود و هوا عالی، برگشتیم سمت پارکینگ، لیدر رستورانی رو برای صرف غذا پیشنهاد داد ولی تنوع غذاها بسیار کم بود و ما تصمیم گرفتیم غذایی که من خیلی دلم میخواست امتحان کنم یعنی کمپیر بخوریم که خوشبختانه دو تا دکه اونجا بود که کمپیر داشتند. نفری یکی به قیمت ۲۰ لیر خریدیم و همه دوست داشتن.

تصویر ۲۲: کمپیر

سوار اتوبوس شدیم مقصد آخر مرکز خرید آکاسیا بود. برای حسن ختام تور چی بهتر از گذر از روی تنگه بسفر؟ اتوبوس سوار بر لندوگراف از تنگه میگذره و همه با وجود خستگی از اتوبوس پیاده میشن و میرن روی عرشه و عکسهای زیبایی از تنگه بسفر و قلعه دختر میگیرن.

تصویر ۲۳: منظره از داخل کشتی

تور به پایان رسید و به هتل رسیدیم. حالا وقت کمی استراحته و از اونجایی که شب آخر اقامت ماست گشت زنی در خیابان استقلال رو نمیشه از دست داد.

 

روز چهارم

پس از صرف صبحانه به اتاقهایمان رفتیم و چمدانمون رو بستیم و اتاق رو تحویل دادیم. قصد داشتیم به بیوک آدا بریم ولی با توجه به اینکه ساعت ۶ ترانسفر دنبالمون میومد و ترسیدیم به موقع نرسیم منصرف شدیم. به منطقه فاتح رفتیم و همسفرامون که سری قبل با ما نبودن از مسجد سلطان احمد و ایاصوفیه دیدن کردن ما هم از کاخ توپکاپی که ورودیش ۷۲ لیر بود.

تصویر ۲۴: کاخ توپکاپی

پس از آن مجدد سوار همان تراموا شدیم و به منطقه آکسارای رفتیم برای خرید، قیمت ها در این منطقه مناسب بودن. ظهر هم ناهار رو همونجا ساندویج دنر خوردیم به قیمت ۱۵ لیر که کیفیت خوبی نداشت. سپس برای برگشت پرس و جو کردیم و متوجه شدیم با مترو میتونیم به راحتی تا ایستگاه شیشانه که هتلمون بود بریم. وقتی به ایستگاه شیشانه رسیدیم از یه خروجی اشتباه بیرون اومدیم که به خیابان استقلال میخورد و ۱۰ دقیقه تا آمدن ترانسفر نمانده بود و در این بین یکی از همسفرامون رو هم گم کردیم که باعث سردرگمی‌مان شد ولی خدا رو شکر به خیر گذشت و تونستیم راه رو پیدا کنیم و ترانسفر هم منتظرمان مانده بود. اتفاق بعدی هم تاخیر ۳ ساعته بود که پیش رویمان قرار گرفت اما این هم مصلحت خداست. پرواز برگشت هواپیمایی ایران ایر بود و سحرگاه ما رو به سلامتی به فرودگاه امام خمینی رساند.

 

 در آخر از همراهی شما خوانندگان این سفرنامه تشکر میکنم کاستی ها رو بذارید به حساب تجربه اول سفرنامه نویسیم. چند توصیه کوتاه که تجربه شخصی من هست رو در اختیارتان میزارم:

- به ازای همه مسافرها کارت هتل رو از پذیرش بگیرید و همیشه دنبالتون داشته باشید، اگر گم شدین بدون هیچ صحبتی میتونین با نشون دادن کارت هتل از دیگران کمک بخواهید.

- من چند نرم افزار از جمله maps.me و istanbul metro رو دانلود کرده بودم ولی به کارم نیومد و فقط از گوگل پلی استفاده کردم. اگه اینترنت نداشته باشید از دو نرم افزاری که معرفی کردم میتونین استفاده کنید ولی اگر نداشتید هم قبل از حرکت از روی گوگل پلی عکس بگیرید و هرجا گیر کردید عکس رو نشون بدید و در مسیریابی از دیگران کمک بگیرین.

- در زمانهایی که فصل سفر نیست و بازار تورها کساد است میتونین تخفیف گرفته و با قیمت مناسب از تورها استفاده کنید ولی در زمان های دیگر پیشنهاد میکنم خودتون همه جا رو برید.

- از هتل های استانبول انتظار زیادی نداشته باشید اکثراً بسیار کوچیک هستن. اگر با بچه کوچیک سفر میکنین هزینه بیشتر رو تقبل کنید و یه اتاق خوب بگیرید چون تو اتاقهای کوچیک حتما کلافه میشین. قبل از سفر حسابی در مورد هتلتون تحقیق کنید.

- بازار های هفتگی استانبول رو از دست ندید، در این بازارها اجناس خوب و حتی مارک رو میتونین با قیمت مناسب پیدا کنید و برای خرید سوغاتی هم جای خوبیست ( جمعه بازار فندیک زاده، شنبه بازار باکرکوی و چهارشنبه بازار فاتح).

- استانبول کارت رو از دستگاه های داخل مترو به مبلغ ۶ لیر بخرید اگر تمایل ندارید با خودتون برگردونید سوپر مارکت ها و یا دکه های روزنامه فروشی با قیمت کمتر مثلا ۴ لیر ازتون میخرن.

- هنگام رفتن به کاخ دلماباغچه پاسپورت یا مبلغ ۱۰۰ دلار به ازای هر نفر دنبالتون باشه که بتونید راهنمای صوتی رو دریافت کنید.

- روز آخر سعی کنید طوری برنامه ریزی کنید که حداقل ۱۵ دقیقه زودتر از ترانسفر به هتل برسید تا اتفاقاتی مثل گم کردن مسیر استرس بهتون وارد نکنه.

پایان

 

نویسنده: Mrs Poorebrahim