ابتدا تشکر می کنم از وب سایت لست سکند که این رسانه رو در اختیار ما قرار داد و دوم از دوستانی که خیلی از سفرنامه هاشون تجربه کسب کردیم و تونستیم یه سفر عالی رو رقم بزنیم. یک توضیح کلی بدم: ممکنه قبل از
سفر جذاب و خاطره انگیز من و همسرم از خوندن ایمیل هامون شروع شد ؛ وقتی که همسرم پیگیر کارهای پایان نامه ش بود ایمیلی از سایت « لست سکند» توجهش رو جلب کرد که باعث شد با هم به مطالعه ی تورهای لحظه آخری
مدتی بود بر روی سفر و انتخاب بین دو کشور ترکیه یا مالزی تحقیق میکردم و درنهایت بعلت کوتاه تر بودن مسیر ترکیه و هوای بهتر اون ماه از سال (خرداد) و مسائل دیگه، ترکیه و شهر آنتالیا رو انتخاب کردم.
هفته اول مهر ماه 91 به همراه همسرم، پدر و مادر و خانواده خواهرم برای اولین بار به آنتالیا سفر کردیم. در ایام تابستان که به دنبال تور میگشتم در جایی اسم هتل مردان پالاس را دیدم. چند سال قبل در شبکه lux
آنتالیا ی به یاد ماندنی یادم می آد که شنبه 22 شهریور بود که تصمیم گرفتم از یه آژانس سراغ تورهای ترکیه واسه مهر ماه رو بگیرم که تاکید داشتم پرواز از اصفهان باشه. و وقتی از آفاق نقش جهان واسه 26 شهریور (یعنی 4 روز
نوروز فراموش نشدنی سلام و روز بخیر من به همراه دوستانم در نوروز سال 93 به انتالیا سفر کردیم که شرح ماجراهای این سفر رو در ادامه می تونید دنبال کنید . من و دوستم همکار هستیم بنابراین بیشتر ساعات روز رو کنار هم می
با آغاز فصل تابستان بازار سیر و سفر و گردشگری هم رونق می گیره و ما هم از ابتدای تابستان به فکر سفر بودیم و آماده تا در فرصت مناسب سفری به خارج ،داشته باشیم. بعد از مشورت ، تحقق و تفحص ، تصمیم گرفتیم
با سلام خدمت همه دوستان و خوانندگان سایت خوب و مفید لست سکند. من از اصفهان براتون این سفرنامه را می نویسم. مدتی بود که تصمیم داشتم یه سفر خارجی برم. آخه این اولین سفر خارجی من بود. بعد از تحقیق فراوان و خواندن سفرنامه
دوست دارم سفرنامه من طوری باشد که شما دوستان عزیز با خواندن آن بتوانید خود را آنجا مجسم کنید و از تجربیات کسب شده در این سفرنامه برای انتخاب هتلی خوب نهایت استفاده را ببرید، همانطوری که ما از تجربیات دیگران برای این سفر استفاده
ساعت 5/7 شده بود وخبری از وسیله ای که قراربودماراتافرودگاه بین المللی خلیج فارس برساندنبودخودخوری ام شروع شده بودواین باعث شده بودتابه دونفرهمراهم پشت سرهم زنگ بزنم وبه آنهاغربزنم که چرازودآماده نمی شویدوآنهافقط می گفتندنگران نباش .تااینکه ساعت8 پژو206 یکی ازاقوام آمدوبارانندگی خودم بعداز25دقیقه که