با نام و یاد خدا با سلام خدمت خوانندگان محترم سایت لست سکند قصد دارم اولین سفرنامه خود که مربوط به شهر زیبای استانبول است را با شما به اشتراک بگذارم تا همانطور که از سفرنامه های مفید این سایت استفاده کردم ادای دینی کرده باشم. خیلی
سفرنامه شین شینا استانبول با(شیلان و شمیم) با سلام میخوام جریان سفرنامه رو با هیجانی بی حدوحساب که داشتم تعریف کنم. چند سال بود که آرزوی سفر به استانبول رو داشتم ولی هر سال بعد از کلی پیگیری و نزدیک شدن به اینکه بخوام بلیط بگیرم به خاطر مسائلی
با سلام خدمت تمامی مخاطبان سایت خوب لست سکند علی الخصوص بخش سفرنامه و تشکر ویژه از دوستانی که در گذشته سفرهای خودشون رو در این بخش با ما در اشتراک گذاشتند و کمک کردند تا سفرهای با کیفیت تر و آگاهانه تری داشته باشیم.تصمیم
«در زمستان کمتر شب و روزی است که در استانبول باران نبارد. هوایش به سردی هوای شیراز و اصفهان نیست، کلیتاً مردم آنجا مودب و با تربیت هستند و با غریبهها نیز مهربانی دارند. نان و گوشت و برنج و روغن نهایت گرانی دارد اما
عشق فرنگ رفتن تقریبا یه چند ماهی بود تصمیم به سفر داشتیم بعد از اینکه مراسمات عروسیمون تموم شد و همراهش کار خونه سازی مون هم تموم شده بود دنبال یه مسافرتی بودیم که سرحالمون کنه و بهمون کلی خوش بگذره بعد کلی گشت و گذار
سفرنامه ای که میخونید روایت سفر پنج روزه رایگان ما به استانبول در اواخر آذر ماه 97 است . ماجرا از اونجا شروع شد که اوایل آذر ماه لست سکند یه مسابقه گذاشته بود که توی اپلیکیشن لست گرام انجام میشد و جایزه اون سفر
این یک سفرنامه است از سفر حدودا هفده روزه ما با دوچرخه در داخل ترکیه در اطراف دریای مرمره که شروعش از استانبول بود سپس مقداری به سمت شمال و سواحل دریای سیاه رفتیم و سپس به سواحل دریای مرمره برگشتیم و در طی مسیر
سلام به همهی هم زبانهای عزیز مرسی که برای خواندن این سفرنامه وقت میزارید. اول باید از سایت لست سکند تشکر کنم چون ما تا حالا از سفرنامههاش برای سفرهامون خيلي استفاده کردیم و همچنين به خاطر اين مسابقهي جذاب، كه من رو تشويق كرد تا
با عرض سلام و وقت بخیر خدمت شما عزیزان پیام برخورداری هستم سال گذشته با سفرنامه روسیه ( سفر به تاریخی مدرن و مدرنیته ی تاریخی ) در خدمت شما بودم و خدارا شاکرم که امسال توفیق پیدا کردم مجددا دست به قلم سفرنامه نویسی ببرم
سفر همون هیچه ، همون هیچی که وقتی بهت میگن چی حالتو خوب میکنه میگی هیچی. با سلام خدمت تمام لست سکندی های عزیز.من و آقای همسر در طول سه سالی که از ازدواجمان میگذرد سفرهای داخلی زیادی به نقاط مختلف کشورمون داشتیم.اینبار تصمیم داشتیم برای
به نام خدا با ارزش ترین و بزرگترین دستاورد سفر تجربه چیزهای جدیدی است که در هیچ کتابی نوشته نشده است.(بیل بریسون) مقدمه: این اولین سفرنامه من هست امیدوارم با این سفرنامه بتونم اطلاعات مفیدی در اختیار شما بذارم. از برنامه خوب لست سکند تشکر میکنم که با
این سفرنامه مربوط به سومین سفر من به استانبول هست که شامل گشتهای دیدنی و بازدید از جاهای گردشگری و خرید میشه. در ابتدا من کلیاتی از پکیج سفرمون رو به طور خلاصه بهتون میگم: خلاصه اطلاعات سفر 1- نوع سفر: گردش و خرید 2- تاریخ سفر: 19/07/98
اگر کل زمین در یک کشور خلاصه می شد قطعا استانبول پایتخت آن می بود. ناپلئون آذر 97 با اینکه سه ماه از سفر پیشین میگذشت اما همچنان مشتاق سفر دیگری بودم و اینبار تصمیم گرفتم تا همراه پدر و مادرم به یکی از کشور های همسایه
به نام خدا سرآغاز این نوشته داستان سفر من به استانبول و ازمیر و شهرهای اطراف ازمیر است. سعی میکنم علاوه بر خاطرات سفر به نوعی راهنمای سفر هم باشد. به همین دلیل اگر طولانی شده پوزش میخواهم. مدتی بود دلم میخواست به یک سفر خارجی بروم. به
سفرنامه استانبول ( قسطنطنیه پیوند فرهنگ و تاریخ شرق و غرب جهان ) فهرست مطالب مقدمه موقعیت جغرافيايى و اطلاعات شهر جمعیت وضعیت آب و هوا فرهنگ مردم ترکیه فرهنگ غذایی ترکیه تاریخچه استانبول جملات کاربردی ترکی استانبولی در سفر شروع برنامه ریزی برای سفر کارهایی که باید قبل از سفر انجام دهید روز اول فرایند پارک
با سلام به همه علاقمندان به سفر و ماجراجویی این سفرنامه شامل 7800 کلمه و 33 تصویر است و از اینکه حوصله به خرج میدهید و مطالعه میکنید تشکر میکنم و فکر نمیکنم پس از خواندن سفرنامه پشیمان شوید! لطفا دقت شود که توضیحات هر تصویر
سلام خدمت تمامی عزیزانی که این سفرنامه رومیخونن ما تلاش کردیم علاوه بر اینکه بتونیم خاطره های خودمونو در اینجا ثبت کنیم،کمکی به دوستان مجازیمون کنیم تا بتونن با اطلاعات نسبتا کافی سفرشون رو شروع کنن این اولین سفرخارجه ی من و شوهرم هست و اولین یادداشتی
سلام و عرض ادب خدمت شما دوستانی که قصد مسافرت به استانبول رو دارید. از اونجایی که من با خوندن سفرنامه ها اطلاعات بسیار خوبی برای سفرم گرفتم و توی طول سفر بصورت ملموس حرف و نظرات دوستان برام قابل تجربه بود لذا من هم
همانا که تو چون دو کفه ترازو میان شادی و غم آویختهای (جبران خلیل جبران) . آسانسور ساختمان خراب شدهاست و چمدانی که نمیدانم چه زمانی دستهاش پاره شده را پنج طبقه، پله به پله بالا میبرم. چمدان بهاندازه یک کوه در دستانم سنگینی میکند و گویی تمام
سلام به همه دوست داران و کاربران عزیز لست سکندی.امروز در مورد سفرنامه استانبول براتون میگم شهری که پر از صفا و صمیمیت هست. البته این اولین سفرنامه من هست و اگر عیب و ایرادی داشت ببخشید. این سفر ما شاید کمی با بقیه سفرها تفاوت داشته