استانبول زمستانی، به نیت فشن، به کام خرید

4.6
از 23 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
استانبول زمستانی، به نیت فشن، به کام خرید
آموزش سفرنامه‌ نویسی
22 خرداد 1401 14:17
25
13.5K

قبلا و در سال 98 به استانبول سفر کرده بودیم و همه جاهایی که معروف بود و در سفرنامه ها خونده بودیم رو رفتیم و خرید کردیم و خیلی خوش گذشت. ولی صد البته که وقت کم آوردیم. اینبار فرصتی پیش اومد که جنبه های دیگه شهر رو هم ببینم و تحقیق بیشتر و انتخاب معقول تری داشته باشم. ۲ سالی بود که با بالا رفتن غیرمتعارف نرخ ارز، تور استانبول هم خیلی به صرفه نبود و حالا با یه پیشنهاد کاری مختصر و البته کاهش قیمت لیر از ۳ تومن به ۲ تومن(در بهمن 1400)، فرصت رو غنیمت شمردم که دیداری تازه کنم. با خودم گفتم مثل دفعه قبل نباشه این بار و در محله پرسر و صدای اطراف تکسیم نمونم. زمان سفر ۸ بهمن بود. به عنوان اولین تغییر، قصد کردم تو قسمت آسیایی مستقر بشم و بیشتر سعی کنم زندگی واقعی مردم رو ببینم نه فضای توریستیِ اطراف تکسیم رو.

۳۰۰ دلار از صرافی و ۵۰۰ یورو از بانک ملی باجه فرودگاه گرفتم. نرخ یورو بانک ملی فاصله خیلی کمی با نرخ آزاد داشت و میشه گفت ارزش کارهای اداری رو نداره. بلیط هواپیما ۵ صبح هواپیمایی آنادولو رو گرفتم که از فرودگاه امام به فرودگاه صبیحا می‌رفت. هواپیمایی آنادولو متعلق به ترکیش ایرلاینزِ  ولی پروازهای داخلی و ارزون رو انجام میده. با خروج هواپیمایی اطلس گلوبال از ایران (که خیلی با کیفیت بود) آنادولو جاش رو میگیره تا از برچسب پرواز ترک استفاده کنه و بهتر بفروشه. هواپیمایی دیگری که در این مسیر هست، پگاسوسِ که باید دقت کرد چون پروازهاش به صبیحا است و بعضی وقتها اجازه حمل بار رو نمی‌ده. زمان خرید بلیط به بار مجاز دقت کنید که دچار بحرانِ جریمه بار نشید. با پرواز آنادولو به صبیحا رفتم. پرواز بی کیفیتی بود. هواپیما قدیمی بود و هیچ تفاوتی با هواپیماهای آتا یا قشم نداشت و حتی جای کمتری هم داشت.

کیفیت پذیرایی داغون بود. من که صندلی کنار در خروج اضطراری رو گرفته بودم، مدام با من انگلیسی صحبت میکردن که بلند بشم و جام رو به کسی دیگه بدن. البته درستش هم همینه که صندلی به اصطلاح "اگزیت دور" رو کسی بشینه که زبان بلد باشه و بشه باهاش تعامل کرد برای مواقع اضطراری. در هر صورت زبانم در حدی بود که بهونه نداشته باشن بلندم کنن. خلاصه رسیدیم به فرودگاه. هوا به شدت بارونی و سرد بود و فرود سختی داشتیم. حتما قبل از سفر آب و هوای چند روز آینده استانبول رو چک کنید، چون بارندگی و سرمای شدید می‌تونه سفر شما رو به کل بهم بریزه. من مجهز اومده بودم. پانچو بزرگی داشتم که حتی روی کولیم رو هم می پوشوند. فرودگاه صبیحا یه فرودگاه کوچیکه در اندازه فرودگاه دستغیب شیراز. تقریبا در انتهای قسمت آسیایی. یعنی دقیقا نقطه مقابل فرودگاه جدید استانبول که در انتهای قسمت اروپاییه.

فرودگاه صبیحا هم فری شاپ داره که میشه ازش خرید کرد ولی قیمتها به یورو هست. البته تبدیل هم میکنن که با نرخ تبدیلِ مد نظر خودشون انجام میشه. اغلب کسانی که در قسمت آسیایی زندگی میکنن پرواز به صبیحا می گیرن. من چون انتخابم اقامت در منطقه کادیکوی بود، منطقی بود که به صبیحا برم. از فرودگاه با اتوبوسهایی شبیه هاواباس های فرودگاه استانبول با حدودا ۳۰ لیر نقد به کادیکوی اومدم. بهترین نقطه برای درک بهتر جامعه استانبول و همچنین دسترسی خوب به مراکز تفریحی در قسمت آسیایی همین کادیکوی هست. تعداد زیادی هتل داره. نزدیک خیابان بهاریه است که خیابان محبوب خود ساکنین شهرِ برای خرید و بسیار زیباست و کافه های متعددی داره. و کوچه پس کوچه های اون کافه ها و زندگی شبانه پر شور و زنده ای داره.

 

1.jpg
اسکله کادیکوی
3.jpg
منطقه کادیکوی
2.jpg
منطقه کادیکوی
4.jpg
منطقه کادیکوی
5.jpg
منطقه کادیکوی
6.jpg
منطقه کادیکوی
7.jpg
منطقه کادیکوی

پارکهای ساحلی و کلی رستوران خوبِ قیمت مناسب. یه اسکله هم هست که در تمام طول روز به قسمت اروپایی کشتی داره مثلا : به بشیکتاش، کاراکوی، کاباتاش و امینونو.

واقعا نیازی به گرفتن هتل از آژانس ها نیست. در اپلیکیشن booking ,hotel’s و tripadvisor چندین هتل مناسب با فاصله کم از هم نشون کنید. بعد برای گرفتن اتاق، حضوری اقدام کنید. کمترین قیمت ممکن رو به دست خواهید آورد و مهمتر اینکه اتاق رو قبلش می‌بینید و اطراف هتل رو هم در نظر میگیرید. در اطراف تکسیم هتل خوب زیاد هست ولی بعضیهاشون در شیب زیاد و یا اطراف کافه های پرسروصدا هستن. من هتل 5 ستاره خیلی خوب از آژانس سال 98 گرفتم. بدترین اتاقها نصیب ایرانی ها می­شه معمولا. کوچکترین اتاق و در طبقه دوم یه خیابان پرسروصدا. در تریپ ادوایزر عکسها و نظرات واقعی مردم از هتلها گذاشته شده که بسیار قابل اعتماده. عکسها رو ببینید و نظرات رو بخونید و انتخاب کنید.

مشاهده لیست بهترین هتل های منطقه تکسیم

واقعا یه قسمت مهیج پروسه سفر، همین تحقیقات قبلشِ. در کل هر چقدر از تکسیم فاصله بگیرید، قیمت هتل کاهش و کیفیت افزایش پیدا می‌کنه و اتاقها بزرگتر میشن. مهم اینه که اگه هتل دوره به تکسیم و قسمت‌های توریستی، دسترسی خوبی داشته باشه که کادیکوی دسترسیش خوبه. من یه هتل نوساز با اتاق بزرگ و بسیار تمیز و به شدت ساکت گرفتم که در سایت hotels شبی ۳۵۰ لیر بود که به راحتی ۲۵۰ لیر گرفتم. یعنی با حذف تمام واسطه ها،مستقیم از خودِ هتل.

در همون چرخ اولی که در شهر زدم، اولین چیزی که برام به شدت جلوه کرد، تورم و افزایش قیمتها نسبت به سال ۹۸ بود. همه چیز افزایش جدی پیدا کرده. قیمت غذا در استانبول ، بلیط مترو و اتوبوس، پوشاک و حتی آب معدنی و قهوه و محصولات غذایی برند. حداقل 30 درصد افزایش. اولین اقدام من خرید سیم کارت ترک بود چون نیاز داشتم در روز کاری خودم، ارتباط تصویری بلند مدت بگیرم با ایران. با اینکه در هتل و خیلی از فضاهای عمومی اینترنت هست، ولی خرید سیم کارت ترک فاصله هزینه ای کمی با فعال کردن بسته های رومینگ داره. رومینگ ایرانسل ۱۵۰ مگ ۳۰۰ هزار تومنه در حالی که سیم‌ کارت ترک تله کام ۲۰ گیگ اینترنت و تماس و پیامک داره ۲۵۰ لیر(۵۰۰هزار تومن) که قبلاً ۱۵۰ لیر بود البته. وقتی شما یه سفری می‌رید که بالای ۱۰ میلیون قطعا هزینتون میشه(حداقل 300 یورو فقط تو جیبتون می گذارید)، دیگه ۵۰۰تومن برای استفاده همه نفرات، عددی نیست. برای مشاهده اطلاعات کامل در مورد خرید سیم کارت در ترکیه اینجا کلیک کنید.

 

8.jpg
شرکت ترک تله کام

دیگه هزینه های حمل و نقل عمومی به قدری زیاد شده که اگه شما بیشتر از 5 نفر باشید ، رفت و آمد با Bitaxi (معادل تاکسی اینترنتی های خودمون) بسیار مقرون به صرفه تره. نکته کاربردی اینترنت همراه در استانبول، استفاده از اپلیکیشن فوق العاده moovit است. بهترین ابزار مسیریابی که تمام وسایل نقلیه عمومی رو پوشش میده همین موویت است. ساعت حرکت و مشخصات همه وسایل نقلیه رو داره و بهترین مسیر رو به شما پیشنهاد میده و خیلی دقیق تر از گوگل مپ و مپ ام ای عمل می‌کنه. فقط اینکه اینترنت میخواد تا زمان دقیق اومدن وسیله نقلیه رو اعلام کنه. در محیطهای عمومی مثل کافه ها اینترنت هست ولی اکثرا پیامک فعال سازی نیاز داره که بیشتر از ۴ دقیقه طول می‌کشه بیاد و در این مدت زمان اتصال از دست رفته. یعنی مثلاً شما در استارباکس عملا هیچ وقت نمی‌تونید به اینترنت وصل بشید.

2 روزِ بعد رو در نمایشگاه مد و فشن استانبول بودم که تقریبا تمامی برندهای نوپا و قدیمیِ ترکیه حضور داشتن و برندهای ایرانی هم در کنارشون غرفه گرفته بودن. عکس و تصاویر زیادی گرفتم که یا قابلیت پخش ندارند یا مطمئن نیستم اون برندها خوششون بیاد یا نه. ولی نمایشگاه خیلی سطح بالایی نبود و خودِ ترکها هم خیلی جدیش نگرفته بودن. با این حال برای ایرانی ها فرصت خوبی بود که رویداد حرفه ای فشن و تجربه کت واک حرفه ای رو بدست بیارن.

 

9.jpg
نمایشگاه مد
10.jpg
نمایشگاه مد

روز چهارم با یکی از دوستان و فرزند نوجوانش به موزه راحمی کوچ در کنار گولدن هورن رفتیم که موزۀ تکنولوژی و تاریخ علمه. فکر میکردم تمام موزه های استانبول شبیه موزه های خودمون باشه و حوصله سر بر ولی این موزه بسیار زیبا و خلاقانه و جذاب بود. برای نوجوانان خیلی خیلی تجربه به یادموندنی خواهد شد. تاسف خوردم از این همه تفاوت بین محیطهای علمی و آموزشی ما با ترکیه. 

 

11.jpg
موزه راحمی(عکس از اینترنت)

 ابته برای افسوس خوردن سوژه زیاد بود، به ویژه خودروهای زیر پای مردم. رسیدن به موزه رحمی هم از اسکله امینونو با قایق بسیار ساده و لذت بخشه. مسیر زیبای تنگه گلدن هورن رو با کشتی های خطی میرید و کمی بالاتر یا پایینتر موزه پیاده میشید و به موزه می رسید. همین مسیر رو برگردید یا با اتوبوسهای جلوی در موزه به تکسیم برید.

هزینه حمل و نقل عمومی در استانبول افزایش یافته و در بعضی وسایل نقلیه به سفری ۷ لیر هم رسیده. خط عوض کردن در مترو هم هزینه دوباره کارت زدن داره. البته هربار استفاده از استانبول کارت در مترو، هزینه کمتری نسبت به دفعه قبل داره ولی یک محاسبه پیچیده ای رو می طلبه. هر کسی هم باید یه دونه استانبول کارت ویژه خودش داشته باشه که از قبل از سفر هِس کد رو گرفته باشه و در استانبول، هس کد رو با شماره استانبول کارت منطبق کنه.

استانبول کارت ۲۵ لیر شده (از 7،8 لیر) و در جاهای مختلف شهر باجه هایی هست که هس کد رو براتون با استانبول کارت، مجانی منطبق می‌کنن. برای گرفتن هس کد نهایتا ۳ روز قبل سفر در سایت register.health.gov.tr فرم فارسی رو پر میکنید و براتون hes code رو ایمیل میکنن. آدرس و تلفن محل اقامت هم خیلی مهم نیست و یه آدرسی رو همینجوری بزنید (اگه هتل رو نگرفتید هنوز). برای ورود به هر پاساژ یا مرکز تفریحی داشتن هس کد الزامیست و در ورودی عدد یا بارکد اون رو چک میکنن. میتونید در موبایلتون نشون بدید یا مثل من از ترس دزدیده شدن موبایل، پرینت بگیرید و دیگه مدام موبایلتون دستتون نباشه. چون اقتصاد ترکیه هم آسیب جدی دیده و دزدی افزایش پیدا کرده و توریستِ موبایل به دست، بهترین طعمه است.

اجازه بدید 2 تا نکته ی طلایی بگم. یکی از اشتباهاتی که هموطنان عزیز در استانبول مدام مرتکب میشن، هدر دادن تایم سفرشون در پاساژهای مختلفه. از پاساژ به شدت شلوغ جواهیر به فروم، از فروم به اولیویوم ، از کاله به ۲۱۲ ، از ونیزیا به کانیون و ... هرجا پاساژ ببینن یه سری میزنن و هر پاساژ هم نصف روز وقتشون رو هدر میده و مثل ما که دفعه قبل زمان از دست دادیم. در صورتی که میشه با رفتن به ۲ تا پاساژ ، برنامه خرید رو به کلی تمام کرد. همه قیمتهای برندها در پاساژهای مختلف یکسانه. حیفه وقت رو بین این فروشگاه‌ها هدر داد. شما یک بار ، یک صبح تا عصر به مال آف استانبول برید. تمام برندها اونجا هستند و بیشترین تعداد فروشگاه در همین پاساژ وجود داره. بزرگترین پاساژ ترکیه است(حتی بزرگترین پاساژ اروپا هم بوده). بسیار بزرگتر از جواهیر و صد البته بسیار خلوت تر و کامل تر. زمان زیادی رو ایرانی ها در پاساژ شلوغ جواهیر پشت اتاق های شلوغ پرو و صندوقهای فروشگاهها هدر میدن و اغلب هم با ناقصیه رگالها روبرو میشن. پاساژ mall of istanbul بهترین گزینه است. رسیدن بهش با اینکه دوره، بسیار ساده است. نزدیک به تراموای آکسارای سوار اتوبوس می‌شید و ۴۰ دقیقه بعد جلوی در مال آف استانبول پیاده می‌شید و همین مسیر رو هم برمیگردید.

 

12.jpg
ایستگاه اتوبوس به مال آف استانبول

با مراجعه به مال آف استانبول نیازی به هیچ پاساژ دیگری نیست. البته بعضی مراکز خرید که اوت لت هستند و اجناس قدیمی برندها رو با قیمت مناسب میفروشند هم در استانبول هست که بصرفه ترینشون ونیزیا است. دسترسی بهش خوبه، زیبا است و قیمتها هم قابل قبوله. غیر از این ۲ پاساژ، مابقی هدر دادن زمانه. رفتن به اوت لت ویاپورت آسیایی بسیار سخت و زمانبر است. دفعه قبل از تکسیم 2.5 ساعت طول کشید تا رسیدم. یعنی نزدیک 5 ساعت رفت و برگشت. ترافیک سنگین رفت و برگشت امانم رو برید به ویژه اینکه خرید هم کرده بودم و واقعا به غلط کردم افتادم. اصلا نسبت به اوت لت ونیزیا بصرفه نیست.

بهترین اوت لت های استانبول برای خرید

یه پارک آبی بزرگ داره که این فصل بسته است و شاید نهایتا 10 تا فروشگاه بیشتر داشته باشه. رفتن به اوت لت ۲۱۲ هم اشتباه بزرگیست. تنها برای کسانی که به دنبال خرید کتونی نایک هستند(حداقل قیمت کفشها 700 لیر)، آت لت ۲۱۲ بصرفه محسوب میشود در غیر این صورت بخاطر مسیر دسترسی بد و دور، هدر دادن وقت است و اوت لت ونیزیا زیباتر و بزرگتر است و با دسترسی بهتر. پاساژ فروم هم فقط برای کسانی که فروشگاه آیکیا یا فروشگاه لوازم ورزشی دکالتون هدفشون هست بصرفه است در غیر اینصورت و برای خرید لباس، اشتباه و هدر دادن وقت است.

 

13.jpg
آیکیا
14.jpg
آیکیا

 نکته بعدی : سیستم حمل و نقل عمومی در استانبول معمولا نهایتا تا ۱۲ شب کار می‌کنه و زیاد پیش میاد که شما دور از هتل مشغول تفریح و گشت و گذار شبانه هستید و برای بازگشت به هتل گیر میوفتید (بعضی از وسایل حمل نقل عمومی تا 9 یا 10 شب هستند).

 

15.jpg
حمل و نقل عمومی
16.jpg
حمل و نقل عمومی

 تاکسی ها هم بسیار کلاهبردار و دندون گرد هستند. بهترین کار نصب اپلیکیشن bitaxi است. البته سیم‌کارت ترک نیاز است. با این اپلیکیشن با قیمت خیلی خوب و اطمینان خیلی بالا به هتل خود می‌رسید. معمولا قیمتها بین ۶۰، ۷۰ لیره در مسیرهای متعارف.

تو پاساژ مال آف استانبول که قدم می زدم، متوجه شدم فروشگاه دارها به راحتی میتونن مشتری ایرانی رو از دیگران تشخیص بدن. نه از روی ظاهر. وقتی مشتری وارد میشه فروشنده میگه : هوش گلدینیز (خوش اومدین) اگر در جواب مشتری گفت ممنون یا مرسی و یا تنکیو یا تشکر ، قطعا ایرانیست. در جواب هوش گلدینیز بهتره بگیم : هوش بولدوک (تقریبا یعنی : خوشی از خودتونه). ولی بیشتر ازین در استفاده کلمات ترکی جلو نرید که سوءتفاهم میشه و فکر میکنن ترکی مسلط هستین و به ترکی بازار گرمی میکنن براتون.

مشاهده راهنمای سفر به استانبول

یکی از کارهایی که ایندفعه کردم و خیلی بابتش خوشحالم، صبحانه خوردن بیرون هتل بود. درسته که اکثر هتلها صبحانه میدن ولی واقعا تفاوت زیادی داره. خودِ ترکها از ساعت 8 صبح تا 2 ظهر صبحونه میخورن. صرف صبحانه در فرهنگِ ترکیه ای ها خیلی مهمه. میشینن کنار هم و به بهانۀ صبحانه، ساعتها با هم گفتگو می­کنند. از این فرهنگ کافه نشینی و گپ و گفت ترکیه خیلی خوشم میاد و در کوچه پس کوچه های آسیاییِ ترکیه و هم در قسمتهای ضعیف و هم لاکچری اون، همه زمان از شبانه روز این صحنه رو می دیدم که متاسفانه در فرهنگ ما وجود نداره یا فراگیر نیست. اینکه آدمها بشینن و با هم حرف بزنن.

غیر از یک روز، هر روز صبحانه هتل رو رها می­کردم و به یکی از بهترین رستورانهای مشهور در وعدۀ صبحانه می­رفتم. در اینترنت و یا تریپ ادوایزر سرچ کنید و به راحتی پیدا می­کنید. یکی از یکی بهتر. هتلها معمولا کیفیت محصولاتی که استفاده می­کنن متوسطه و چیز خاصی نیست. پیشنهاد میکنم برای چشیدن طعم واقعی صبحانه ترکی و همچنین نشستن درمیان خودِ آدمهای بومی و لذت بردن از تجربۀ متفاوت حتما حداقل 1 وعده صبحانه را بیرون میل کنید. ساده ترین گزینه هم کافه مادو هست که همه جا میتونید پیدا کنید.

 

17.jpg
صبحانه کافه مادو

و یکی از معروفترینها که وان کهولتی در خیابان جیهانگیر هست که نزدیک میدون تکسیمِ. فوق العاده است.

 

18.jpg
van kahvalti

یک نوع رستوران هم در استانبول زیاده بنام لوکانتا. سلف سرویسه تقریبا. خیلی غذاهاش تازه و نزدیک به سلیقۀ ماست. قیمت خوبی هم دارن. 

 

19.jpg
لوکانتا
20.jpg
لوکانتا

 در خیابان استقلال، از میدان تکسیم تا انتها قدم زدم و فقط نگاه کردم. چون فروشگاه ها همه به شدت شلوغ بودن و خریدهام رو هم در 2 روز انجام داده و فقط از قدم زدن در یکی از زنده ترین خیابانهای ترکیه لذت میبردم. در انتهای خیابان و بعد از برج گالاتا که شیب زیاد میشه، نگران نباشید. پایین برید و از فروشگاه های صنایع دستی دیدن کنید و حتما صابون ترکی بخرید. بسیار زیباست و خوشبو. سوغاتیه خوبیه. حدودا 10 لیر. به خیابان انتهای مسیر که میرسید، یک فونیکولار (تراموایی که با کابل کشیده میشه) دیگر هست که با آن به راحتی تا نزدیک ایستگاه شیشانه بالا می ­آیید. در حقیقت 2 طرف استقلال فونیکولار هست. یکی از خود تکسیم که به کاباتاش میره و دیگری از نزدیک پل گالاتا که تا ایستگاه شیشانه رفت و آمد می­کنه. در کنار پل گالاتا یکی از بهترین مناطق گردشگری است. یک رستوران خیلی خوب هست.

 

21.jpg
ناملی گورمه

در ادامه مسیر، کافه های تمام نشدنی و رنگ و وارنگ منطقه کاراکوی. خیلی محلۀ باکلاس و سطح بالایی هست و قیمت هتلها هم بالاست. در این منطقه یک شب را قدم بزنید و لذت ببرید. در اطراف منطقه آکسارای قدم می زدیم که متوجه شدیم پر از فروشگاه ها و رستورانهای عربی است. و صد البته محل رفت و آمد زیاد خودِ عربهای توریست و یا ساکن هم بود. رستورانهای زیادی بود که وسوسه شدیم بریم غذای عربی بخوریم که یه تجربه ای بشه. یه فلافلی بنام غزه بود که منو و حتی رسیدش هم عربی بود. فلافل فاجعه بود. یه سسی بهش میزدن که برای ما به شدت چرب و سنگین بود و اساسِ ساندویچ هم همون بود. نتونستیم حتی یکیش رو بخوریم. به همراه همکارم بیرون اومدیم و به رستوران عربی کناری رفتیم. باز هم بوی همان سس و ادویه جات میامد. اشتباه کردیم و یک غذایی رو سفارش دادیم. در عکس قیافۀ خوب غذا رو می بینید. باورکردنی نبود که نمیتونستیم حتی نصفش رو بخوریم. رستوران هم به شدت شلوغ و پر از عرب بود. نتیجه گیری اخلاقی اینکه بهتره غذای عربی یا فلافل در حداقل این 2 رستوران نخورید.

 

22.jpg
رستوران عربی

 

23.jpg
رستوران عربی

یک بُعد جذاب خرید در استانبول لباسه ولی بُعد دیگرش لوازم خانه است. مجموعۀ فروشگاههای مادام کوک ، اوزدیلک، انگلیش هوم، زارا هوم، اچ اند ام هوم، آیکیا و ... تنوعی از محصولات با کیفیت رو به شما عرضه می­کنند که غیر ممکنه بتونید از خرید چشم بپوشید. 

24.jpg
انگلیش هوم

حوله، لوازم اتاق خواب، ست پذیرایی و ... در بالاترین کیفیت و قیمتهای فوق العاده مناسب. مثلا یکی از بهترین ست های خواب در برند گرون زارا هوم 2000 لیر. یعنی سقفه قیمت اینه. ملافه های روتختی کش دار تخت 2 نفره نخی با بالاترین کیفیت و زیباترین طراحی 250 لیر. کیفیت به حدی است که وقتی با برندهای مدعی داخلی همچون منسوجات بروجرد مقایسه می­ کنید، افسردگی می­گیرید. بهترین جا هم برای خرید از این دست محصولات، همون مال آف استانبوله که بیشترین شعبات و متنوع ترین برندها رو داره.

در قسمت تاریخی و نزدیک به مسجد ایاصوفیه یک موزه رو بازدید کردم که شگفت انگیز بود و بازدید از اون رو به هر ایرانی ای توصیه میکنم. موزه باستان شناسی استانبول (آرکئولوژی). به راحتی میتونید بر روی نقشه پیداش کنید. در کنار یک کلیسا و در محوطه تاریخیِ نزدیک به ایاصوفیه است. 2 بخشِ این موزه به شدت جذابه. یکی بخش مصر باستان و دیگری بین النهرین. حکومت عثمانی زمانی بر تمام جهان عرب تا شمال آفریقا حکومت میکرده و هرچی به نظرش جذاب بوده رو در حقیقت دزدیده و آورده. تعداد چشمگیری از مومیایی های باستانیِ مصری کامل و با تمامی جزییات و متعلقات آنها. دیدنِ مجموعۀ کاملی از مومیایی های سلطنتی مصری با آنهمه جزییات و زیبایی بسیار شگفت انگیزه. مخصوصا اینکه غیر از استانبول برای دیدنِ همچین مجموعه جذاب و کاملی از هنر مصری، باید تا پاریس یا برلین بروید.

بخش دوم، هنر بین النهرین است که با دیدنِ آثارش، هر ایرانی ابتدا بهت زده شده و سپس افسردگی میگیرد. آثار بی­ مانندی از تاریخ سومر و آشور در این موزه هست که دقیقا شبیه نقشهای هخامنشی تخت جمشید است. با این تفاوت که حداقل 500 سال قدیمی تر هستند. این بدان معنا است که هنر هخامنشی بشدت از هنر به ویژه تمدن آشورِ بین النهرین کپی کرده است. البته تفکر و خلاقیت و ظرافت بیشتری نیز به آنها داده است. ظاهر آدمها، لباس، ریش و موی آنها، فیگور ایستادن، حتی موجودات اساطیری گاو و شیر بالدار و ... همان است. البته این نقطه ضعف نیست و بلکه قدرت اثرگذاریِ هخامنشیان در همین استفاده از هنر و فرهنگ دیگران و تلفیق مسالمت آمیز هنرها و تفکرات است. نقش مایه های مردان و موجودات خشن آشوری را در هنر هخامنشی میبینیم ولی بسیار آرام و الهی و بدور از خشونت.

 

25.jpg
موزه باستان شناسی (عکس از اینترنت)

26.jpg

 در هر صورت تجربه جالبی خواهد بود تماشای این موزه. وقت دیگری نماند. روز آخر بود و برای دیدن کنسرت رایگانی در پاساژ لاکچری emaar در قسمت آسیایی رفتم.

 

27.jpg
کنسرت مختصر

کنسرتی که خودِ پاساژ برگزار کرده بود و خیلی مختصر و البته با کیفیت بود. پاساژ بسیار زیبایی است که چیزی بیشتر از باقیه پاساژها ندارد غیر از لاکچری بودن خودِ بنای پاساژ. 

 

28.jpg
emaar
29.jpg
emaar
30.jpg
emaar

به صرفه‌ترین حالت مسافرت به استانبول، تور استانبول ۷ شب و ۸ روز است و بهترین زمان پرواز این است که صبح برسی و آخر شب برگردی. بنابراین بلیط برگشت را از هواپیماییِ ترکیش گرفتم که ساعت پروازش انتهای روز بود و باعث می­شد روز آخر را هم بتوانم خوب استفاده کنم. این روزها که بیشترین هزینه سفر به استانبول همان بلیط هواپیما و تست pcr برگشت (250 لیر) و عوارض خروج است(بلیط میانگین 4.5 تا 5) بهتر و به صرفه است که زمان بیشتری را اقامت کنید و یا بلیط رفت را صبح زود و برگشت را دیر وقت بگیرید تا هر 2 روز ابتدا و انتها هم مفید باشد. توجه داشته باشید که 3 ساعت قبل پرواز باید فرودگاه باشید، 1.5 تا 2 ساعت هم در راه فرودگاه خواهید بود. پس اگر پرواز برگشت ظهر یا عصر باشد، شک نکنید که راهنمای تور شما 6 ساعت قبل به سراغتان می ­آید. این یعنی سوخت شدنِ کاملِ روز آخر. پرواز شب کمی گرونتره که به صرفه است و یا اینکه یک شب اقامت بیشتر بگیرید با پرواز ظهر. بلیط برگشت من از فرودگاه استانبول بود که جو امنیتی شدیدی دارد و هیچ خوراکی و یا مواد بهداشتی ای را نمی گذارند با خود از گیت بعد از کانتر رد کنید.

 

31.jpg
فرودگاه

32.jpg

من یک بسته صابون و شامپو بدن 500 لیری داشتم که ازم گرفتن و بعد از کلی جر و بحث، جلوی خودم در سطل زباله انداختن. در کل ورود هر چیزی که بر پشتش عکس قابل اشتعال داشته باشد، به کابین هواپیما ممنوع است. جالب است که فندکم را اجازه دادن ولی صابون مایع رو گرفتن. پرواز خیلی خوبی بود. هواپیمای بهتر، فاصلۀ بین صندلی بیشتر و پذیرایی باکیفیت تر. البته بلیط 1 میلیون گرونتر.

 

33.jpg
غذای ترکیش

نویسنده: حمید حمیدی

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر