با سلام دوباره خدمت همه لست سکندی های عزیز و دوست داران و عاشقان سفر و سیاحت. از آخرین سفر خارجیم 4 سال میگذره که در تابستان 97 به ارمنستان و گرجستان سفر کردم و شرح سفرنامه هم در داخل سایت موجود می باشد و خیلی
سلام به دوست داران سفر از نوع لست سکندی کلی آرزوی قشنگ براتون دارم که همگی یه وجه مشترک دارند. و اون هم چیزی جز تحقق سفر با رویاهای دلخواه تون نیست. سعی کردم این سفرنامه رو خيلي روان بنویسم، که مشتاقانه تا پایان دنبال
سلام خدمت همه لست سکندیهای عزیز، امیدوارم هر جا هستید شاد ، سلامت ، پرانرژی و همیشه در سفر باشید. این اولین سفرنامه منه و خیلی واسش هیجان دارم ، امید که شماام ازش لذت ببرید و تو سفر زمینی به کاپادوکیا واستون مفید باشه .
سلام خدمت همه علاقه مندان سفر و سفرنامه و طرفداران سایت لست سکند برنامه ریزی: حدود دو سالی میشد که مسافرت نرفته بودیم. درواقع از وقتی کرونا شروع شد دیگه مسافرت نرفتیم چه داخلی چه خارجی. مسافرت که چه عرض کنم حتی از شهر هم خارج نشده
در زمان این سفر یعنی آخر فروردین ۱۴۰۱، قیمت لیر حدود ۲۰۰۰ تومن و دلار حدود ۲۸۰۰۰ تومن بود. نقطه شروع سفر من و دوستم از آنتالیا بود. ترمینال آنتالیا نسبتا بزرگه ولی جوری نیست که توش گم بشی. جایی که اتوبوسها مسافر رو پیاده
من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که میبینم بد آهنگ است بیا ره توشه برداریم قدم در راه بیبرگشت بگذاریم ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است؟ مهدی اخوان ثالث با سلام و عرض ادب خدمت تک تک دوستان خوبم که وقت گرانبهای خود رو صرف خوندن
سلام به تمام لست سکندی های عزیز و دوست داشتنی، من حسین هستم که میخام خاطرات و سفرنامه آنتالیا را براتون به اشتراک بگذارم ، امیدوارم ازش خوشتون بیاد. برگردیم به سفرنامه آنتالیا که تو تاریخ 27 اردیبهشت 1401 انجام شد علتشم این بود که
ای سفر کرده کجا رفتی و احوال چه شد / نشد احوال تو معلوم بگو حال چه شد وحشی بافقی سلام لست سکندی های عزیز سفر ما در اوایل اردیبهشت 1401 و اواخر ماه رمضان انجام شد. بعد از دو سال و اندی شرایط کرونایی، برای یه سفر
یکی از معدود جاهایی که میشه معجزه رو با چشم دید سفر هست. اینکه صحیح و سالم به مقصد برسی، اونجا با کلی چالش رو به رو بشی و در نهایت با کلی تجربه و یادگیری به مقصد برسی یعنی یک معجزه اتفاق افتاده. از
از زمانیکه بخاطر دارم عاشق سفر بودم، عاشق سفر به کشورهای خارجه احساس میکنم چیز دیگری در زندگی این اندازه روحم را جلا نمیدهد آن زمان که شاغل نبودم هر تابستان مشتاقانه و حتی ملتمسانه از پدرم درخواست میکردم مارو سفر ببرند شاغل که شدم
مقدمه داستان این سفر از حدود یک سال قبل از قدم گذاشتن در دالان خرطومی هواپیما به سمتِ مقصد آغاز میشود. شبی از شبهای کرونایی که دور از سفر در کنج خانه کز کرده بودیم و فیلم the Way را با سمیرا تماشا کردیم. درام متوسطی
- من خیلی وقته که برای این سفر برنامه ریزی کردم. خودت که میدونی، من بیشتر از دوساله دارم با این برنامه سفر زندگی میکنم و کلی براش ذوق کردم - میدونم، ولی اگه قرار باشه هزینهها با پیشبینی ما انقدر تفاوت بکنه، وقتی همه چیز
این سفر، هیچ قرار نبود سفر باشد: که ما، یعنی آصفه ی 32 ساله ی این روزها معلم زبان انگلیسی و همسرم مجید 36 ساله ی دانشجوی پی اچ دی و این روزها ساکن بروکسل، بعد از دو هفته ای گشت و گذار تو اطریش
سه سال گذشت از نوشتن آخرین سفرنامه م، که نتیجه ی آخرین سفر درست و حسابی ام بود! و فقط کمی پس از آن روزها، از ایران کوچیدم و زندگی غریب و تازه، سختی درس ها و اخت شدن با شغل جدید، در کنار فراگیری
مقدمه: درود به همه ی دوستان لست سکندی و تمام کسانی که زمان میگذارند و این سفرنامه را میخوانند.از سال 98 که کرونا دنیا را دگرگون کرد، به طور مداوم در خانه بودم. کارم به صورت آنلاین انجام میشد و غیر از خریدهای ضروری از خانه
اوائل سال ١٤٠١ با كاهش آمار ابتلا به كرونا، بنده كه دو سال بود به علت ترس از ابتلا به كرونا مسافرت خارجي نرفته بودم، تصميم گرفتم برای تعطیلات تابستان، به یک مقصد خارجي سفر نمايم. بین مقاصد مختلف، به چند دليل تركيه را انتخاب
بعد از گذشت دو سال از شروع بیماری همه گیر کرونا و خانه نشینی مردم، تب و تاب سفر برای همه آغاز شده بود، ما هم خود را برای برنامه ریزی سفر در تابستان آماده می کردیم تا اینکه با مشورت با خانواده تصمیم به
طی سالهای گذشته هر زمان که دنبال مقصد جدید برای سفر بودیم با شنیدن این جمله که "آدم بچهدار بهترین مقصد براش آنتالیاس" سفر به این شهر را به تعویق میانداختیم و مقصد جایگزینی پیدا میکردیم تا بعدا که بچهدار شدیم سری به این شهر
من مسافرت رو خیلی دوست دارم و از هر فرصتی برای انجام سفر(مخصوصا خارجی) استفاده میکنم. متاسفانه مشکلاتی مثل کرونا و از همه مهمتر گرون شدن دلار، مسافرت به کشورهای خارجی برای ما ایرانیها رو خیلی سخت کرده، ولی بنظرم یک عاشق سفر باید مشکلات
در زندگی بسیاری از آدمیان نقشبسته بر روی کره خاکی که من زندگانی را آغاز کردم، واژه سفر در بطن زمان پیوسته جاری بوده؛ پس حیات آدمی از سفر جدا نیست و ازین روست که همین واژه با انواع سبکها، در بین مردم شناخته میگردد.