نشون به اون نشون که از فروردین سال گذشته که تصمیم گرفته بودیم برای سیزدهبدر کویر باشیم، تا فروردین امسال هنوز رنگ تور کویر رو ندیدیم! هر بار تصمیم گرفتیم کاری پیش آمد و کنسل شد. پس فروردین امسال تصمیم مصممتری گرفتم و برنامه یزد
سال ۱۴۰۲ سه بار برنامه ریزی کردم که به طبس سفر کنم اما به دلایل مختلف نشد که برم اما هفته سوم اسفند به مدت 5 روز فرصتی شد که تنهایی ماجراجویم رو به طبس شروع کنم.سفر رو یه صورت کوله گردی آغاز کردم و
ما سه تا دوست دانشگاهی هستیم که رفاقت دیرینه ای داریم و سفرهای مختلفی را با هم تجربه کردیم. رشته تحصیلی و شغل ما تاثیر زیادی در کیفیت سفرها گذاشته چون فقط برای خوشگذرانی مسافرت نمی کنیم. سفر برای ما به معنای کشف ناشناخته ها
عرض سلام واحترام خدمت عوامل محترم سایت لست سکند و تمامی خوانندگان وهمراهان گرامی که وقت ارزشمند و گرانبهای خودشان را برای مطالعه این سفرنامه صرف می کنند؛ امیدوارم که مطالب ذکر شده مورد پسند، مفید و اطلاعات جامعی را برای عزیزانی که قصد سفر
سلام خدمت همه لست سکندی های عزیزم، میخوام تو این سفرنامه همه کسایی که این سفرنامه رو میخونن رو با خودم همسفر کنم .امیدوارم با نوشتن این سفرنامه بتونم کمک کوچیکی به شما دوستان عزیزم جهت سفرهای داخلی زمینی طولانی پیش روتون داشته باشم و
" بر شهر یزد و ثبت جهانی آن درود " " بر شهر خشت خام نخستین مکان درود " با سلام و عرض احترام خدمت تمامی عوامل محترم لستسکند و همراهان عزیز که وقت گران بهای خودشون رو صرف مطالعه این سفرنامه میکنند. در همین ابتدا از
هر شهری حتی در دور دست ها ارزش یک بار دیدن رو داره ولی یه شهرهایی هست که دوباره دلت برای دیدنش تنگ میشه. وقتی این جمله رو خوندم فورا چابهار زیبا به ذهنم اومد و از نظر من اون شهر که دلتنگش بودم چابهار
آلبوم آرزوهای من : سفر ، موسیقی ، کتاب ، طبیعت ، عشق ،... من هم رفتم دنبال آرزوهایم ..... چرا که : اگر انسان از صمیم قلب به چیزی فکر کند ، همان محقق خواهد شد (کتاب مقدس : امثال سلیمان۷ ) بهمن ۱۴۰۱ بود که با مادر
سفر ما در تاریخ هجدهم شهریور 1401 شروع شد، من ،همسرجان و مادرشوهرجان ...ساعت ده دقیقه به چهار از خانه خارج شدیم و ساعت 1 شب رسیدیم کرمان، شب رو کرمان تو پارک مسافر که در ورودی شهر قرار داره چادر زدیم، حوالی ساعت شش
دوچرخهی من آماده سفر در جلوی یکی از دیوارهای شهر یزد صبحِ زود، سوار بر دوچرخهها، یزد را به مقصد روستای «شحنه» ترک میکنیم. امروز اولین روز سفر است. از شهر خارج میشویم و جایی را پیدا نمیکنیم که نان و سوروسات صبحانه تهیه کنیم. لاجرم
سلام دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه و این پست بتونه اطلاعات مفید و سرگرم کننده ای رو براتون به ارمغان بیاره. چند روز پیش حوالی اوایل شهریورماه 1401 سفری به دور نیمه شرقی ایران را همراه با همسرم از مبدا شهر قزوین آغاز کردیم. راستش خانه
به نام خدا تا حالا شده یک روزه تصمیم به سفر بگیری و بار و بندیل و ببندی و بری یه جایی که تا حالا نرفته بوده و اونقدری بهت خوش بگذره که هرجایی بشینی از مسافرتت و مردم و جایی که رفتی تعریف کنی؟ پس
می خوام از یه سفر 48 ساعته بگم، چند روز مونده به یلدای سال 1400. سفری که البته خیلی بیشتر از دو روز بود، نه اینکه بد گذشته باشه و طول سفر بیشتر به نظر برسه بلکه، عمق سفر خیلی بیشتر از این حرفها بود.
بعد از یک سال و نیم خانه ماندن و سفر نرفتن بخاطر کرونا بالاخره من و دوستم فاطمه تصمیم گرفتیم که با رعایت پروتکل های بهداشتی و استفاده از ماشین شخصی در اواخر اریبهشت 1400 سفر کنیم. برنامه ریزی خاصی نداشتیم و فقط قصد داشتیم
به به ز یزد و مردم خوش نام پرورش وان خاک پاک و زر و گوهر برابرش آباد و بی زوال و کهنسال و با شکوه این شهر پیر، وه که
به نام خدا از کرانههای کویر تا بلندیهای بادگیر سفرنامه یزد محدوده سفر کجاست؟! هر زمان که برای سفر برنامهریزی میکنم در حقیقت هفته قبل و بعدش هم در سفر هستم! هفته قبل از سفر با چشمانی فراخ و ذوق زده پشت کامپیوتر در حال برنامهریزی و یادداشت برداری
اوایل فروردین 99 است و خانه نشینی ناشی از شیوع ویروس کرونا فرصتی برایم مهیا کرده که خاطرات سفرهای گذشته را به صورت سفرنامه تنظیم کنم . و این برای من که عاشق ثبت و جاودانه کردن خاطرات سفرهایم است فرصت مغتنمی است . قبلا
بازگشته ام از سفر سفر از من باز نمی گردد. با نوشتن سفرنامه من، دریا، غروب (سفرنامه من به کوش آداسی) درست مثل اینکه با خیالم دوباره به سفر میرفتم و البته با تمام جزئیات، این شد که به محض اینکه از این سفر برگشتم شروع کردم
به نام خدا سفر به هزار توی با متانت و وقار، سفر به مرکز، به هماهنگی، به مهر و مهارت و پیوستگی، سفر به عشق، شهر یزد، شهر بادگیرها. رویایی تجلی یافته در سفری سه روزه که اثر آن بر جان آدمی مینشیند. یزد اولین شهر خشتی
اوایل مهرماه 98 بود که کم کم با گذشت حدود 2 ماه از سفر قبلی، فکر سفر جدید و در واقع چهارمین سفر امسال به سرمون زده بود. اگر بعد از گذشت این مدت زمان کم از سفر قبلی، در تب و تاب سفر جدید