هدف از نوشتن این سفرنامه این است که اگر اهل سفر و شنا و دریا هستید و کودک خردسال هم دارید مالدیو را جزو لیست سفر هایتان بگذارید و بدون تور مالدیو به آن سفر کنید حتی سفر اولی ها چون برنامه ریزی برای این
سلام و وقت بخیر خدمت دوستان عزیز در سایت لست سکند امروز بالاخره بعد ازمدت ها زمان خالی بدست آوردم که سفرنامه و خاطرات سفر شیرازی که با همسرم به این شهر زیبا داشتیم، را اول برای خودم و بعد برای اشتراک گذاری با دوستان
گیلانزمین یک دریا، اما دهها و صدها جنگل دارد که هر کدام با منظره و رنگبوی منحصربهفرد، آدم را به سمت خود جذب میکند. در یک فرصت کوتاه دو روزه، به یکی از شهرهای جنگلی گیلان سفر کردم، سیاهکل؛ و در اینجا شرحی از این
سلام به همه لست سکندی های عزیز. دو سه سالی بود که همش به همسرم میگفتم حتما باید یه سفر خارجی بریم و حتما از استانبول هم شروع کنیم. من عاشق سفرم همیشه سفرنامه های لست سکند رو که میخوندم با خودم میگفتم کی میشه
" بر شهر یزد و ثبت جهانی آن درود " " بر شهر خشت خام نخستین مکان درود " با سلام و عرض احترام خدمت تمامی عوامل محترم لستسکند و همراهان عزیز که وقت گران بهای خودشون رو صرف مطالعه این سفرنامه میکنند. در همین ابتدا از
به کجا چنین شتابان گون از نسیم پرسید دل من گرفته زینجا هوس سفر نداری زغبار این بیابان به سلامتی گذشتی به شکوفه ها به باران برسان سلام مارا با سلام به خوانندگان عزیزو گرامی ؛ سفر روح ما را جلا می دهد و زنگار خستگی از روزمره گی ها را از درون
مدتها بود منتظر فرصتی بودیم تا به جزیره زیبای قشم و هرمز سفر بکنیم. طبق معمول، با خانواده و فامیل مشورت کردیم تا هم زمان سفر رو با هم هماهنگ بکنیم و هم در مورد وسیله نقلیه مسافرت، تصمیم بگیریم. از بین گزینه های ماشین
سلام دوستان بالاخره بعد چندین سفر بابت اتفاقایی که برام داخل این سفر افتاد تصمیم گرفتم حتما سفرنامه بنویسم که بیشتر اطلاعات خودم هست برای کسایی که میخوان بزودی برن و برنامه سفر به کسی نمیدم فقط اطلاعاتی که خودم قبل سفر برام سوال بود
روزای عجیبی بود... قیمت دلار و یورو و سکه لحظه ای در حال گرون شدن بود و هر روز خودمو از برنامه سفری که دو سال بود براش نقشه داشتم دورتر و دورتر میدیدم... هنوزم هر روز قیمت تورها رو چک میکردم، تور سریلانکا، تورتایلند،
مقدمـه چندروزی بودکه از سفر اروپا برگشته بودم. دید و بازدید دوستان تمام شده بود. حوصله تنها ماندن در هوای گرم اصفهان را نداشتم. به چندتا از رفقا پیشنهاد رفتن به یک طرفی را دادم. هرکسی شهری را پیشنهادکرد، تا اینکه قرار شد به تور شمال
مقدمه سفر خارجی برای من اصل زندگی هست ، چون ما تماما غرق در زندگی روتین هستیم و تفریحات همیشگی آخر هفته ها یا مسافرت های داخلی که تنوع چندانی نداره هم بخشی از همون روتین زندگی میشه . به قول یک دوستی که مهاجرت کرده
اسب من یه پژو ۲۰۶ قدیمی هست و این داستان سفر احمقانه من به ترکیه ست! سفری که هر لحظه اش از خودم می پرسیدم: واقعا داری چه غلطی می کنی؟! چند سال پیش و اون زمان ها که هنوز قیمت ها ده بیست برابر
من خاطرات را جمع آوری می کنم. من همیشه به دنبال فرصت هایی برای امتحان کردن چیزهای جدید، رفتن به مکان های جدید و ملاقات با افراد جدید هستم. یه زمانی من و دوستانم سفرهای سال رو طوری برنامه ریزی میکردیم که حداقل یه سفر
هر شهری حتی در دور دست ها ارزش یک بار دیدن رو داره ولی یه شهرهایی هست که دوباره دلت برای دیدنش تنگ میشه. وقتی این جمله رو خوندم فورا چابهار زیبا به ذهنم اومد و از نظر من اون شهر که دلتنگش بودم چابهار
سلام خدمت همه لست سکندی های عزیزم، میخوام تو این سفرنامه همه کسایی که این سفرنامه رو میخونن رو با خودم همسفر کنم .امیدوارم با نوشتن این سفرنامه بتونم کمک کوچیکی به شما دوستان عزیزم جهت سفرهای داخلی زمینی طولانی پیش روتون داشته باشم و
تا جایی که یادم می آید از همان کودکی عاشق دوچرخه و دوچرخه سواری بودم. طبیعت را هم دوست داشتم و بارها با دوچرخه کودکیهایم به دل طبیعت می زدم و آنقدر که سن من اجازه می داد از خانه، محله و شهر دور می
سفر ما هم مثل خیلی از سفر ها با یک تصمیم ناگهانی شروع شد. من و همسرم تصمیم گرفتیم تا تعطیلات نوروز، به کشور گرجستان سفر کنیم. همیشه دوست داشتیم تجربه از سفر زمینی به کشوری را داشته باشیم. با توجه به اینکه رانندگی طولانی
سفر یعنی از فراغت ها فرصت ساختن سفر یعنی پرده ها را کنار زدن سفر یعنی بی واسطه دیدن سفر یعنی فرصت طلایی زندگی در سال 1401 و پس از رهایی از مسائل مربوط با بیماری کووید 19 قصد سفر کردیم ، در ابتدای سال به شهر آنتالیا و
به نام خداوند زیبایی ها سلام به همه عزیزانی که دوستدار سفر هستن و سفرنامه من رو میخونن و سلامی ویژه خدمت دوستان لست سکندی امیدوارم هرجا هستید شاد ، سلامت و موفق باشید. این اولین سفرنامه من هست و خیلی بابت نوشتنش هیجان دارم، امیدوارم
سلام به دوستان عزیز اواسط اسفند سال 1401 تصمیم گرفتیم به اتفاق همسر و پسرها که هرکدام به ترتیب 11 سال و 14 سال سن دارند به دبی سفر کنیم وقت زیادی برای برنامه ریزی نداشتم اما توهمین وقت کم برنامه ریزی مختصری برای سفرانجام دادم