در خیابانهای زیبای جیپور چهار نفری داخل یک ریکشا نشسته بودیم. سه تا دختر روی صندلی پشت و تک پسر گروهمان به سختی کنار راننده نشسته بود. به خاطر جشن دیوالی شهر پر از گل و رنگ و نور بود. مثل جشن نوروز ما همه
به نام خدا سرآغاز این نوشته داستان سفر من به استانبول و ازمیر و شهرهای اطراف ازمیر است. سعی میکنم علاوه بر خاطرات سفر به نوعی راهنمای سفر هم باشد. به همین دلیل اگر طولانی شده پوزش میخواهم. مدتی بود دلم میخواست به یک سفر خارجی بروم. به
عنوان : کوش آداسی و ازمیر سفری زیبا و پرهیجان نویسنده امید فیض الهی از ارومیه تاریخ سفر 14 شهریور 1398 با سلام خدمت همه گردشگران و دوستاران سفر حدود یک ماه قبل تاریخ سفر برادرم اینا مقصد کوش آداسی و ازمیر رو برای سفرخودشون انتخاب کرده بودن و
معرفی اگر از علاقمندان به طبیعت گردی و ماجراجویی هستید بی شک نام شگفت انگيزترين و زيباترين تنگه ایران، رَغِز، معروف به عروس دره های ایران را شنیده اید. دره ای با آب های بسیار زلال و فیروزه ای که در شمال شرقی داراب و در فاصله
با سلام به همه علاقمندان به سفر و ماجراجویی این سفرنامه شامل 7800 کلمه و 33 تصویر است و از اینکه حوصله به خرج میدهید و مطالعه میکنید تشکر میکنم و فکر نمیکنم پس از خواندن سفرنامه پشیمان شوید! لطفا دقت شود که توضیحات هر تصویر
سفر به شهر بادهای کوبنده، باکو با داغ شدن بازار ارز مسافرتی و قوانین جدید من و همسرم هم وسوسه شدیم تا از این فرصت که معلوم نبود تا کی ادامه داشته باشه استفاده کنیم.قصدمون این بود یه سفر قیمت مناسب که سهمیه ارزش نفری 500
مدتی بود که اسم بالی از هر گوشه کنار به گوشمان ميرسید. تا این که یک روز وقتی همسرم به خانه آمد هیجان زده و خوشحال برای من از عکس هایی گفت که وقتی پیش یکی از دوستانش رفته بود، دیده بود. برایم از زیبایی های
زندگی میکنم تا سفر کنم،سفر می کنم تا زندگی کنم.. جمله ای که یکی از هموطن های خوش مسافرت بالای پیج اینستاگرامش نوشته و الحق هم که جمله بسیار زیباییه.چقدر خوبه که فرهنگ جامعه به سمتی داره میره که مردممون بخشی از درآمدشونو صرف سفر و
سفر به ترابزون از مدتی قبل وصف زیبایی ها و طبیعت بکر ترابزون را از دوستان اهل سفر شنیده بودم و منتظر فرصتی جهت سفر به این شهر شمالی کشور همسایه ، ترکیه بودم . البته محجور بودن این شهر علی الرغم زیبایی وصف ناشدنی آن
این سفر نامه در دو زمان جداگانه نوشته شده و به همین علت ممکنه در جاهایی نثر متفاوتی داشته باشه. شنبه 5 مرداد 1398، دو هفته قبل از صعود من (حمید) و محبوبه در سبلان با هم آشنا شدیم و استارت آشناییمون اونجا زده شد. و وقتی
از کوش آداسی تا پاموکاله، جواهر پنهان من و همسرم قصد داشتیم به عنوان اولین سفر خارجی بعد از ازدواج مون یه مقصد هیجان انگیز رو انتخاب کنیم. اما در کمال تاسف با کاهش ارزش ریال و افزایش هزینه های سفر در سال 97 و 98،
پرستوها به لانه باز می گردند(داستان ارمنستان) این بار می خواهم کمی از داستان ارمنستان را برایتان روایت کنم، داستان سفرم به ایروان از جنسی دیگر است؛از تجربه ی آن صبح یکشنبه ی به یاد ماندنی تا سفر به آشیانه ی پرستوها بر بام ایروان، امیدوارم
از حدود 2 ماه قبل از نوروز 98 ، درخواست استفاده از امكانات و پذيرايي شهر مشهد را براي مسئول اسكان و پذيرايي محل كارم ، ارسال كردم . در طول اين سالها ، اين اولين بار بود كه موفق مي شدم از طرف اداره،
ماجرای شگفت انگگیز گردش به قزوین با طعم شکم گردی پنجشنبه 4 مهر 98 سلام همراهان بزرگوار بنده یک بازنشسته کارمند دولت هستم با سنی حدود53 سال ، همیشه سفرهای زیادی به اقصی نقاط ایران داشتم منتهی تاکنون سفرنامه ای ننوشتم دلیل آنهم شاید ترس از ادبیات
نمیدونم از کی شوق سفر در وجودم شروع به جوشیدن کرد؟ از اون زمانی که پدرم برامون خاطرات سفرها و عکس هاشونو نشونمون میداد (ایشون برای خودشون یه پا جهانگرد بودن )یا همراه با دیدن کارتون های مخصوص دهه شصتی ها از سرندپیتی و سندباد
سلام خدمت تمامی دوستان لست سکندی این دومین سفرنامه بنده در این سایت است که امیدوارم راهنمای خوبی جهت یک سفر کم هزینه و اقتصادی برای این شهر زیبا واقع در کشور اندونزی باشد. ناگفته نماند که از پرداختن به حاشیه همچون احساسات و یا اتفاقات
منصور ضابطیان در کتاب «مارک دو پلو» مینویسد: "هر کسی را چیزی به جایی میرساند، شاید وسوسهی یک نگاه یا تصویری دلانگیز یا تصوری موهوم. هر کسی را چیزی وسوسه میکند تا کولهپشتیاش را بردارد و بار سفر ببندد به جایی و اینبار ..." باید
ما تقریبا از تابستون به فکر یه سفر خارجی زمینی ارزون بودیم که با تحقیقاتی که کردم دیدیم بهترین موقعیت اوایل مهر هستش که هم نرخ تورها کمتر میشه هم هنوز هوا خیلی سرد نیست و راحت میشه گشت، اول به فکر سفر به ارمنستان
کوالالامپور شهر رنگهای چشمنواز، سنگاپور پدر مدرنیته آسیا سلام، از اونجایی که خوندن سفرنامه ها به من کمک زیادی تو این سفر کرد تصمیم گرفتم تا برای اولین بار منم سفر نامه بنویسم تا شاید خوندن این سفرنامه به شما هم کمک کنه. سفر من و خانوادم
ماهیگیری که هرگز ندیدم (سفرنامهی ویتنام) سفر پنج است: «اول به پاي، دوم به دل، سِيوم به همت، چهارم به ديدار، پنجم در فنا نفس» (شیخ ابوالحسن خرقانی) این چهارمین داستانی است که از من میخوانید. قصهی پرماجرای سفری دو هفتهای به ویتنام. هر زمان این سفر