از آخرين بار كه زنده ديده بودمش حدود ده سال ميگذشت. از آن به بعد بارها من آمدم اما حيات در او جاري نبود. شده بود زمين فوتبال، شده بود زمين چرا و گشت چهارپایان، شده بود آه، شده بود درد. ترك هايش، انگار از
به نام خداوند زیبایی ها من از آن دسته آدمهائی هستم که سفر تو خونمه، پس وقتی سفر خونم کم میشه احساس کمبود می کنم و سفربعدی من آغاز می شود. شهریور بود که تصمیم گرفتم به کشور تاجیکستان سرزمین ایرانیان باستان سفرکنم. اینکه تاجیکستان را
از زمانیکه بخاطر دارم عاشق سفر بودم، عاشق سفر به کشورهای خارجه احساس میکنم چیز دیگری در زندگی این اندازه روحم را جلا نمیدهد آن زمان که شاغل نبودم هر تابستان مشتاقانه و حتی ملتمسانه از پدرم درخواست میکردم مارو سفر ببرند شاغل که شدم
مقدمه داستان این سفر از حدود یک سال قبل از قدم گذاشتن در دالان خرطومی هواپیما به سمتِ مقصد آغاز میشود. شبی از شبهای کرونایی که دور از سفر در کنج خانه کز کرده بودیم و فیلم the Way را با سمیرا تماشا کردیم. درام متوسطی
احتمالاً سفرنامه زیاد خوندید، ولی این یک سفرنامه عادی نیست.... یک خطرنامه است. بعد از اینکه نتیجه کنکور سراسری ارشد 1400 توی مهر ماه اومد و فهمیدم تهران قبول نشدم و باز همین شیراز موندگار شدم، چندین روز که از حال نزارم گذشت، بالاخره تصمیم
سفر با دوچرخه به جاده باستانی ابریشم (جرجان تا نیشابور) اسم جاده ابریشم منو یاد صدای استاد مرحوم جلال مقامی در مستند جاده ابریشم میندازه که با اون موسیقی زیبا ساخته کیهان کلهر تورو میبره وسط کاروان های شتر. علاقه ما به جاده ابریشم از بچگی
به نام هستی بخش سلام به سفر دوستان عزیز در بهمن ماه ۱۴۰۰ بود و داشتم در اینترنت میگشتم که برای اولین بار واژه اکسپو به گوشم خورد و تازه متوجه شدم که نمایشگاه اکسپو چیه و برای دیدنش به شدت هیجان زده شده بودم. توی این
- من خیلی وقته که برای این سفر برنامه ریزی کردم. خودت که میدونی، من بیشتر از دوساله دارم با این برنامه سفر زندگی میکنم و کلی براش ذوق کردم - میدونم، ولی اگه قرار باشه هزینهها با پیشبینی ما انقدر تفاوت بکنه، وقتی همه چیز
درود بر سفردوستان، سفرنامه بنده دارای 9 بخش است و به دلیل حوادث غیر قابل پیش بینی برای موبایلم، عکسهای با ارزش این سفر، مفقودالاثر شدند و چند تصویر را از اینترنت استخراج کردم. جَرَقه سفر من و دوستم شیرین بعد از مدتها وقت گذاشتیم باهم فیلم
این سفر، هیچ قرار نبود سفر باشد: که ما، یعنی آصفه ی 32 ساله ی این روزها معلم زبان انگلیسی و همسرم مجید 36 ساله ی دانشجوی پی اچ دی و این روزها ساکن بروکسل، بعد از دو هفته ای گشت و گذار تو اطریش
پیش درآمد : من ، بهنام ، متولد ۲۰ سپتامبر ۱۹۹۰ بعد از حدود ۱۳ سال کار بی وقفه ، یکسال به احترام زندگی ، به خودم آف دادم که بتونم به آرزوهای سفری خودم برسم. آرزوهایی که توش از دوران نوجوانی ، سفر به آسیای
بسم الله الرحمن الرحیم نویسنده : عاشق (حسین امیری) گوینده : معشوق (خدا) از هرکس که این سفرنامه رامیخواند می خواهم این سفرنامه را با قلب بخواند . داستان این سفرنامه واقعیت زندگی من از آن جایی شروع شد که من از ده سالگی درسن کودکی کارکرده بودم و
سه سال گذشت از نوشتن آخرین سفرنامه م، که نتیجه ی آخرین سفر درست و حسابی ام بود! و فقط کمی پس از آن روزها، از ایران کوچیدم و زندگی غریب و تازه، سختی درس ها و اخت شدن با شغل جدید، در کنار فراگیری
با دوستم داشتیم صحبت می کردیم که اداره رفاه دانشگاه چند ماهی هست که با هتل آرین شیراز قرارداد بسته و داشتیم همفکری می کردیم که یه برنامه بذاریم و بریم. اما خب ما چند باری از این صحبتا کرده بودیم و عملیش نکرده بودیم
مقدمه در مهر ماه سال 1399 خورشیدی با پیشنهاد یکی از دوستانم برای اولین بار یک تور طبیعت گردی در داخل کشور را تجربه کردم. در مقایسه با تورهای اروپائی و نوع خدماتی که مسئولان با توجه و امکاناتی که در اختیار داشتند ، بیسار خوب
ساعت 10:30 شب است و هنوز به سنگاپور نرسیدیم. قرار بود 5 ساعت باشد اما حدود 10 ساعت شد. معطلیهای طولانی در صف خروج از کشور و ورود به کشور دوم، در کنار توقفهای اتوبوس و سرعت کمتر از حد مجاز و از دست دادم
ضمن عرض سلام خدمت تمام همراهان و دوستان لست سکندی باید بگم که این سفرنامه رو بنده آبان 1400 نوشتم ولی به علت مشغله تحصیلی آپلود کردنش رو مدام پشت گوش مینداختم تا الان که اندکی فراغت وقت، فرصت تکمیل و انتشار این سفرنامه رو
به نام خدا «قل سیروا فی الارض» سفر مفهومی گنگ است؛ تعریفی جامع و مانع ندارد.حتا در لغتنامه هم مترادف ویژهای برای آن نمیبینید. همچنان که طی مسافتی سه،چهار کیلومتری را سفر مینامند، رفتن به قارهای دیگر و هفته ها و ماه ها ماندن را هم سفر
« بنام کیهان خدیو » یکی ازسیارات عالم هستی کره خاکی است که ما برآن ساکن هستیم. آفریده بی نظیرخالق بی همتا وشرایط اکولوژیکی آن برای ماندگاری و بقاءاین زنجیره حیاتی، وجودپدیده های آب وهوای وعوامل طبیعی است که باعث انشقاق قاره ها شده واز آن
بسم الله الرحمن الرحیم مقدمه کرونا همه چیز را تعطیل کرده بود تا چه رسد به سفر .دو سالی بود مسافرت نرفته بودیم و بسیار مشتاق سفر بودیم . با فروکش کردن پاندمی کرونا مرزها کم کم در حال بازگشایی بودند و ما هم در اندیشه