00محمود به فرنگ میرود سفرنامه ای که میخوانید برای سفر آبان ماه 96 من به همراه همسرم نسترنه(بهترین همسفرم) واولین وآخرین سفر خارجی من تا به امروزه.ممنونم که وقت گرانبها تون رو گداشتید و دارید این سفرنامه ی پر از ایراد من رو میخونید ؛امیدوارم از
به نام پروردگار بخشنده و مهربان که آرزوها را برآروده میکند. بهم گفته بود یه دو روز زودتر بیام خونشون تا با هم تهران بگردیم و بعدش چمدونامون ببندیم و راهی سفرمون بشیم. گفتم نه مزاحم نمیشم، کار دارم ولی سعی میکنم زودتر بیام. ساعت 9:30 شب
با خوندن سفرنامه یکی از دوستان تصمیم گرفتیم آخر هفته یه سفر کوتاه به شمال داشته باشیم. صبح روز پنجشنبه ساعت 6:30 صبح با ماشین شخصی از تهران راهی شمال شدیم . اتوبان خلوت بود و بعد از گذشت سه ساعت رسیدیم به رودبار(شهر زیتون). با
از حدود دو سال پیش که زمزمههای ایجاد مسیر جدید گردشگری آن هم در دلِ راهآهن به میان آمد، برای من که علاقهمند تاریخ راهآهن بودهام، فرصتی بود تا با بخشی از تاریخ کشورم آشنا شوم. با راهاندازی تورهای قطار گردشگری شمال، در اولین فرصت
به نام خدا زندگی کن،به سفر برو،ماجراجویی کن،عبادت کن و هیچ گاه متاسف نباش.(جک کرواک) مقدمه مرحبا استانبول این اولین سفرنامه و اولین تجربه من در نوشتنه.اگه کم و کاستی بود به خاطر بی تجربگیه. من و همسرم که اهل شمال،اصالتآ ترک هستیم خیلی سفر رفتن را دوست داریم اما
من و همسرم تصمیم گرفتیم یه سفر یهویی بریم. شهر تبریز رو برای مقصدمون انتخاب کردیم و از سایت فلایتیو یه بلیط رفت و برگشت هواپیما از تهران به تبریز گرفتیم .(بلیط رفت نفری 179000 تومان و برگشت نفری 225000 تومان) موقع رزرو هتل تبریز باز
بنام یزدان پاک مدت ها بود که میخواستم یکی از سفرنامه هامو بنویسم اما متاسفانه به دلیل مشغله زیاد فرصتی پیش نیومده بود اما این دفعه تصمیم گرقتم که حتما بنویسمش سفر من و خانمم ازونجایی برنامه ریزی شد که خواهرم تصمیم به مهاجرت گرفت و شروع
با سلام به همگی ، از ابتدا قصد نوشتن سفرنامه را نداشتم اما چون یکی از دوستای خوبم میخواست بره سنگاپور و میگفت مطالب موجود در سفرنامه ها نتونسته سوالاتش را پاسخ بده و از من میپرسید ، تصمیم گرفتم ، تجارب خوب و بد
بیش از دو سال بود که به خاطر حاملگی همسرم و بعدش به دنیا آمدن پسرمان، مسافرتهایمان محدود شده بود به چند مقصد داخلی نزدیک تهران. از بهمن ماه 97 تصمیم گرفتیم برای اولین مسافرت خارج از کشور با پسرمان به استانبول برویم تا تجربهای
سفرنامه شهر وان ترکیه با عرض سلام خدمت خوانندگان این سفرنامه بایستی بگم این مطالب کامل و بی نقص نیست ولی می تونه به عنوان کامل کننده سایر سفرنامه ها مورد استفاده قرار بگیره حتما سایر سفرنامه های خوبی که دوستان نوشته اند رو هم قبل
برای مقدمه لازم است بدانید که من به صورت تکی برای 3 روز و دو شب اقامت در باکو سفر کردم. به دنبال سفری ارزان در کنار بهرهمندی از بیشترین امکانات و گشت وگذار بودم. در ادامه ابتدا به نکات کلی قبل از سفر اشاره
واقعا به توصیف کشیدن این سرزمین گلادیتورها ،دانته ،میکل آنژو داوینچی و گالیله و بقیه هنرمندان که الان حضور ذهن ندارم. در قالب نوشتن چند سطر نمیگنجه. یادم اون روزی که ویزام اومد وقتی به دوستام گفتم ویزا ایتالیا رو گرفتم، همشون متفق القول
بنام خدا بالی، شلوغ شیرین از خانه و مان به یاد ناید ، آن را که چنین سفر مهیاست "مولوی" و چقدر زیاد این بیت در مورد سفر به بالی صادق هست! بعد از ماه های سختی که پشت سر گذاشته بودیم، به شدت احتیاج به یه سفر داشتیم
روستای گردشگری سیبان دره سلام به همه دوستان اهل سفر و طبیعت گرد همینطور دوستان لست سکندی و لستگرامی عزیز این اولین سفر نامه و یکی ازتجربه های سفرهای شخصی خودم به سیبان دره هستش که در استان البرز و در مسیر کردان قراردارد ومیخواستم که تا
ممنون از سایت لست سکند که این فرصت رو در اختیار همه میگذارند که از تجربیاتمون بگیم و تجربیات دیگران رو بشنویم و بخونیم. هیچ چیزی جز سفر هوش آدمی را پیشرفت نمی دهد. باید سفر کرد تا آموخت. سرمایه گذاری در سفر، سرمایه گذاری روی خودتان است. اگر
به نام خدا گشتی در طبیعت زیبای خوزستان: آبشار آرپناه و دره پل پرزین نویسنده و عکاس: ویدا مهین پو باد سرد کولر کم کم باعث شد پتو را تا چانه ام بالا بکشم و خودم را روی کاناپه جمع کنم. اتاق کوچک بود و خیلی زود سرد
لبنان کشوری زیبا و با تاریخی کهن در غربی ترین نقطه آسیا، خاستگاه تمدن فینقی و سرزمین اَرز (یا سِدر) که تبدیل به نماد این کشور شده است، مقصد اولین سفر خارجی من بود. اگرچه مدت زمان زیادی از این سفر گذشته و من اکنون
شب بود ، توی پذیرایی نشسته بودم ، همسرم مشغول آشپزی بود و بچه ها پای تلویزیون ، لپ تاپ روی پام بود و داشتم توی اینترنت چرخ می زدم ، ناگهان بلند گفتم آماده باشید تععطیلات بهمن ماه پیش به سوی بنود : همسرم و
خیلی وقت بود که دوست داشتم به خوزستان سفر کنم ، اسم این استان یادآور جنگ هشت ساله ایران و عراق، نفت و گاز و در چند سال اخیر ریزگردهایی است که نفس خوزستان را بند میآورد. اما برای من با توجه به کارم یادآور
مسقط! شاید کمتر کسی به فکر سفر به مسقط بیفتد اما گاهی باید فرصتها را غنیمت شمرد. ماجرا از اینجا شروع شد که برای سفر به ویتنام بدنبال بلیطی ارزان بودیم. عمان ایر نرخهای پروازی خیلی خوبی داشت. فقط مشکل اینجا بود که 14 ساعت