تابستان از پس بهار شتابان رسیده بود، گرما بود، آفتاب سوزان و عرق ریزان. نسیمی خنک و آبی سرد لازم بود تا هرم گرما را کنار بزند و اندکی روح و روانمان را جلا بدهد. ساعت 6 صبح جمعه ای از تیرماه 98 به اتفاق
بعد از چندین سفری که به اکثر کشورهای آسیایی داشتم حالا دیگه نوبت کشور ژاپن رسیده بود. سفری که آرزوی خیلیاست. رویاست چون مقصدی شگفت انگیز با زیبایی وصف نشدنی ست، چون جزو گرون ترین کشورها و مقاصد دنیاست و چون ویزا گرفتن برای ما ایرانی
تقدیم به شرپاهای نپالی(سانتا) که صعود بدون کمک آنها تقریبا ناممکن است. تقدیم به کولبران سرزمینم. تاریخ نامعلوم تاریخ علاقه من به کوهنوردی معلوم نیست ولی اینکه در شهری به دنیا آمدم و زندگی میکنم که پر از کوه، جنگل و درههای زیباست حتما بیتاثیر در این علاقه
دو تا خانم تنها... به نظر من کنسل کنید. اونجا اصلا برای دو تا خانم تنها امن نیست. این صحبت یک آقای لیدر بود که به تازگی به چابهار سفر کرده بود و حسابی من و همسفر رو به فکر فرو برد. مخصوصا من که
با ارزشترین و بزرگترین دستاورد سفر، تجربه چیزهای جدیدیست که در هیچ کتابی نوشته نشده است. عشق به سفر در وجود همه ما وجود داره، اما بعضی از مردم اونو کشف میکنن و پرورش میدن و بعضی ها هم تسلیم محدودیت ها و شرایط جامعه میشن. خیلی
کیف کوچکم را روی شانه انداخته و دستم را روی بوق گذاشته بودم و ویراژ می دادم؛ نه از آن ویراژهای مردم بدبخت کُن! می دانید که ویراژ هم چند نوع دارد: یکی همانی است که هر روز در خیابانهای شهرمان می بینیم و پشتِ
از پنجره هواپیما بیرون را تماشا میکنم، هوا کاملاً ابری است و ناگزیر تکانهای هواپیما در راه است. سرمهماندار پرواز اعلام کاهش ارتفاع جهت فرود در فرودگاه «اوریو آل سِریو» (Orio al Serio) شهر بِرگامو میکند. همیشه از این قسمت از پرواز بیزار بودم؛
تابستان رو خیلی دوست دارم، نه به خاطر سبزی درختها، نه به خاطر میوه های خوشمزه اش و نه به خاطر داغی آفتابش بلکه به خاطر اینکه تابستان برای من فصل سفر است. دیگر از اوایل خرداد فکرکردن به اینکه کجا برم و چطور برم و
سلام و احترام به اهالی لست سکند یکی از سرگرمی های من که عاشق سفر کردن هستم توی دوران قرنطینه کرونایی خوندن سفرنامه های سایت لست سکند بود و هست. با خوندن این سفرنامه ها علاقمند شدم که خودم هم تجربیات سفرم رو هم با دیگران به
خرم آباد (سفر به عمق لرستان) تاریخ سفر : 24مرداد 1399 مقصد:خرم آباد نام هتل : بدون اقامت در شب سلامی به نرمی عطر چمن زارها به دوستان عزیز لست سکندی، سفرنامه را با جمله (ایرانم زیباست) شروع میکنم. ایران دوست داشتنی ما بسیار جاهایی بکر و زیبایی دارد.
ونیز، شاهزاده ی خوابیده بر آب من و همسرم در وین زندگی می کنیم و در روزهای طولانی کرونا تصمیم گرفتیم به محض باز شدن مرزها و قبل از اینکه حجم زیادی از توریست ها به ونیز سفر کنند یک سفر کوتاه زمینی به ونیز داشته
کیش(خلیج همیشه فارس) تاریخ : مهر 1398 مقصد : کیش نام هتل : جام جم سلامی به گرمی آب های خلیج فارس به دوستان عزیز لست سکندی، سفرنامه را با جمله (ایرانم زیباست) شروع میکنم. ایران دوست داشتنی ما بسیار جاهایی بکر و زیبایی دارد. که دیدن هر قسمت
در امتداد دو خط لاجوردی سفر با دوچرخه در خط ساحلی شمالی و جنوبی پاییز 1394سوا بشکن طلسم حادثه را, بشکن! مهر سکوت از لب خود بردار منشین به چاهسار فراموشی بسپار گام خویش به ره, بسپار (حمید مصدق, آبی خاکستری سیاه) مسیر حرکت پل پیروزی 26 مهرماه در جاده فیروزکوه رهسپار سفری دیگر در جاده
آنچه بر ما گذشت... در سفرنامههای پیشین به همراه من و همسرم در سفر به رُم، شهر اَبَدی و پاریس، شهر نورها همسفر شدید؛ در ادامه سفر قصد داریم شما را با خود به شهر بارسلونا، پایتخت کاتالانها همراه کنیم. در صورتیکه تاکنون موفق به مطالعه قسمتهای
به نام خدا قدمی بر فرش سبز ایران "سفرنامه گیلان" انتظاری دیگر زمانی که نزدیک سفر رفتن میشود میز کارم حکم تبعیدگاهی را دارد که منتظر آزادی از آن هستم! زیرچشمی مدام به تقویم روی میزم سرک میکشم. انگار هر چه بیشتر نگاه کنم زودتر خواهد گذشت. زمانی که
به نام خدا سفر به باکو از زبان بانوی جهانگرد: سفر ها قابله افکارند "الن دوباتن کتاب سیر وسفر" تجربه های من در مورد سفر در این تابستون تصمیم گرفته بودم به اروپا بدون تور سفر کنم. کلی تحقیق و تفحص در مورد ویزا و کشور های اروپایی و هاستل
هبوط من ملک بودم و فردوس برین جایم بود آدم آورد در این دیر خراب آبادم یه شب مهتاب... جاده ای بیانتها در میان تپه هایِ خاکی نورِ ضعیف خورشید در حال طلوع در هوای ابریِ بهمن ماه تقابل گرمای بخاری
سلام می کنم خدمت دوستان عزیز لست سکندی. در هفته سوم بهمن 99، مطابق با عادت روزانه مشغول چک کردن بعضی از سایت ها بودم، که در سایت لست سکند با سفرنامه ای به مناطق جنوب غربی روبه رو شدم. سفرنامه بسیار خوب و پر انرژی
به نام خدا مقدمه سفر: اول قصد نوشتن این سفرنامه را نداشتم ولی بعد گفتم شاید موردی داشته باشد که به درد سفر بقیه بخورد. بعد از فکر کردن در مورد این که کجا بروم، آخر به این نتیجه رسیدم که دو شب در شهرهای شمالی اقامت
قبلا که از این و اون میشنیدم که خارج رفتن یعنی چی ما این همه زیبایی تو کشور خودمون داریم من میگفتم مگه ایران چی داره یه اصفهان یه شیراز که اون رو هم من رفتم. و اصلا زیر بار این قضیه (ایرانگردی) نمیرفتم. تا